۱۰ پاسخ

عزیزم قدر بدون که پدر و مادرت نزدیکتن و بچه تو می برن پارک
غریبی خیلی سخته

چشای نهال انگار داره مریض میشه.....جمع کرده چشاشو

خوش به حالت چه مامان بابای خوبی

قدرشونو بدون که نزدکیتن و سایشون بالا سرته من چهارشنبه با شوهرم باید می‌رفتیم بانک چهار ساعت تو بانک بودیم آرمین دیونمون کرد حوصلش سر رفته بود خوابش میومد گشنشم بود انقد اعصابم خورد شد که چرا یه نفر نیست این بچه رو نگه داره

چه چهره مهربونی داره از اوناست که هرچی دستش باشه میده

نهال خوشگلم😍

آیدا هم نمیذاشت شونه کنم اسپری گره باز کن گرفتم براش الان حتما اول باید اسپری بزنم تا بشینه شونه کنم حالا من دوست ندارم موهاشو کوتاه کنم باباش میگه ببرم آرایشگاه من میگم نه که نه

موهای دختر منو ببینی چی میگی عزیزم
اینقدر دوست دارم به موهاش برسم ولی اصلا نمیذاره

ازدستداین دخترا دخترا منم همش باهاشون درگیرم برا موهاشون باباشونم میگ‌دست نزنی کوتاه نکنی

دختر منم همینطور بود نمی‌داشت موهاش رو خشک کنم بعداز حمام و تند تند سرما میخورد همش موهاش باز بود منم رفتم پسرونه کوتاه کردم .عالی شد .خودم هم کوتاه کردم 😅

سوال های مرتبط

مامان شاهان مامان شاهان ۳ سالگی
سلام مامانا غزیز
وقتتون بخیرو خوشی.
اقا شما ب همسایه فضوول چطور برخورد میکنید ؟؟؟؟ماجرا ای جوری بود ک پدرو پسر باهام رفتن پارکینگ موتور و ی نگا بندازن ببینن چرا روشن نمیشه .. بعد پسرم بعد ی رب بهونه میگیره ک منو ببر خونه پیش مامان اونم آوردش پیش من بعد دوباره خودش رفته پایین .. ای پسره ی ریززززز گریه جیق زاری اصلا ی وضعی ک منم ببر پایین .؟؟؟ ای خدا خودت اومدی بعد دوباره میخوای بری .... الاو بلا باید ببری .... بردمش باز گریه با هیچی هیچی آروم نمیگرفت؟! آوردم دوباره داخل خونه ی نیم ساعتی گریه کرد مداام
بعد آقای طبقه بالا زنگیدن ب همسر من ک پسرت گریه میکنه بیا ببرش فکر کنم ممانش داره میزنتش
اون ی زره پوستو چهارتا استخونه گرفته زیر لگد ...؟؟؟
یاخدا یاخدا شوهرم اومده میبینه ک پسر تو بغل منه و منم دارم آرومش میکنم
حالا میگم من چی جواب طبقه بالا رو بدم چیزی نگم میترکم
بخدا ک دست رو بچم بلند نکردم اصلا تو بد تر از این وضیتم دس بش نزدم
چکار کنم دارم خفه میشم