خواهرم هروقت میبینه یه چیز کوچیک میخرم میاد میگه بریم کادو بخریم نمیدونم برا فلانی مامانم یا زنداداشم یا بقیه یه چی بگیریم امروز اومده خونمون میگه طلامو بفروشم برا مامان اینا تلوزیون بزرگ بخرم خودش یکی دوتا طلا داره میدونه من یکم چندوقت پیش خریدم اونم با وام بعد همش انتظار داره برا مامانم چیزی بخرم میخوام رفتامدمو قطع کنم ولی نمیدونم چطوری فاصلمون کمه من نرم اونا میان منم الان یه بچه دارم یکی هم باردارم خب همین خودش اگه یه روز اینده محتاج بشم میخواد بگه بچه نمیاوردی اون یکی داره منم باید به فکر اینده بچه هام باشم یانه

یه کلام بگو نه
خودتو خلاص کن آدم تو زندگی خودشم میمونه چ برسه بخواد ب زندگی دیگران رسیدگی کنه

وا چ توقع بی جایی بهش بگو من زن مردمم و گردن من نیس عوض کردن وسایل خونه پدر مادر توقعتو کم کن از دیگران یا میخوای لطفی مهربونی بکنی از خودت مایه بزار من دوتا بچه دارم ک باید ب فکر اونام باشن

گفت بگو شوهرم خریده راضی نیست مگه اینکه برا مادرش هم باید بخرم پس برا هیچ کدوم نمیخرم

خوب بگو خودت اگه پولی داری بخر