۸ پاسخ

درگیری با خودت آ.....

وای مردم....

الان اومد.....

ولی هنوز نیومده خونه همیشه بعدسرکارمی یاد خونه چایی می خوره میره اسنپ هنوز نیوومده ولی چیکارکنم من الان توسخرغریب

خدا لعنت کنه این مردارو حالم ازشون بهم میخوره روانیا
منم با شوهرم دعوام شده الانم جدا خوابیدیم

من گفتم کارت بانکیمو برام بیار یا خودم بااسنپ می یام سرکارمیبرم زنگ زد خودم می یارم بهش گفت میرم ازاین خونه اونم برگشت گفت اومدم نباشی خونه شماره هامو گذاشت تو لیست رد از ظهرمن چندباری زنگ زدم دیگه بیخیال شدم منم گذاشتم شمارشو لیست رد ساعت ۷ ازسرکار درمی یاد

رفتیم ساندویج خوردیم برگشتیم خونه ....تاصبح قرار بود برم بانک زنگ زد نرفتی گفتم سرم دردمیکنه ..یه چیزی شب که دعوا کردیم من وسایلمو جمع کردم برم بانفس نزاشت گفت نفس جایی نمیره خودت برو ...بعدش دروگفت کرد من شب سندماشینو برداشتم که دید صبح که دیدم نیست زنگ زدم بهش بازدعوامون شد

بزبز.

سوال های مرتبط

مامان هلنی مامان هلنی ۳ سالگی
سلام خانوما من و همسرم دعوامون شد دیشب
همسرم رقص فارسی خیلی دوست داره
بعد من دیشب اینستاشو دیدم کلی فیلم رقص بود تو اکسپلوررش
با کلیپ خواننده های قدیمی مهستی اینا کلی غر زدم ک اینا چیه میبینی
بعد من همسرم اصلا اهل رفیق بازی نیست ی دوست داره که مجرد ولی آقای موجهی هست
همسرم چند بار می‌ره بیرون باهاش یا خونه هم
(مثلاً روز جمعه با اینکه دو روز پیش همو دیدن رفت پیشش من ناراحت شدم ک بعد ی ماه ی روز خونه ای چرا قبول کردی بری پیش من نمی‌مونی )
ما خونه خریدیم خیلی دستمون تنگه از خرداد باهم بیرون نرفتیم گفتم میشه بریم پارک گفت نه دوست دارم فقط لش کنم ولی همین دوستش گفت بیا گفت باشه وقتیکه برگشت اصلا ب روی خودش نیاورد قرار بود بریم .


حالا الان زنگ زده که فرداشب همکارم و خانومش نمایشگاه دارن من با این دوستم میرم منم گفتم ی موقع منو ب اون ترجیح ندی وقتی نمایشگاه با خانومشه چرا منو نمی‌بری جای دوستت اونم داد زد اصلا نمی‌رم گوشی قطع کرد

بنظرتون حساسیتم بی مورده؟
مامان آدرینا مامان آدرینا ۳ سالگی
یه دختر بچه تقریبا ۵ ساله ماشین اسباب بازی که مال خودش نبود به دخترم نمی‌داد میگفت میخوام بازی کنم نمیدم نکن دست نزن
هِی ماشین رو می چرخوند دورتر که دخترم دست نزنه دخترم هِی می‌رفت سمتش،من این صحنه رو می دیدم هیچی نمیگفتم چون میخواستم دخترم خودش حرف بزنه و یه جورایی دفاع کنه از خودش،در آخر دخترم آروم بهش گفت با من دوست میشی؟
بگما توی دلم آتیش بود
یا قبلش میخواست یه بازی شروع کنه که همون دختر بدون اینکه حرفی بزنه اومد ازش گرفت من باز هیچی نگفتم که دخترم خودش حرف بزنه که نزد
و اون روز توی پارک یه پسر بچه تقریبا ۴سال و خورده ای دست دخترمو فشار داد دخترم نگاش کرد من با ملایمت گفتم نه دستشو فشار نده
اما خب بگم مثلا کسی دست به موهاش بزنه میگه دست نزن
یا اینکه یه جز پارک جای دیگه می برمش همش میخواد بهم بچسبه،می بيني همه به بازی این میگه تو هم بیا دستمو میگیره بهم می چسبه میاد توی بغلم،من تشویقش میکنم به بازی با بقیه اما روحیه ام از درون داغون میشه یه جور ظاهر سازی میکنم جلوش،اما میام خونه غمگینم..
بنظرتون در کل کار من درسته؟
شما باشید چ عکس العملی نشون می‌دید؟