مامان جونا برای خواب مستقل برای اولین بار گفتم یه تاپیک بزارم کامل بهتون بگم ایشالا که تو شبای دیگه هم انقد راحت بخوابه شما هم حتما امتحان کنید

خب اول اینکه من ساعت 5 عصر به بعد نمیزارم پسرم بخوابه کلا شب ها هم از ساعت 10 شروع میکردم به خوابوندنش تا ساعت 11 با گریه میخوابید رو پا و زیر سینم که خیلی اذیت میشدم برای امشب شامشو دادم شیرشو خورد باهاش بازی کردم دیدم خسته شد چراغ خاموش کردم گذاشتم تختش خودمم کنارش نشستم شروع کردم لالایی خوندن براش
نازش کردم یکم مقاومت کرد هی میرفت اینور اونور منم بدون حرفی نشسته بودم پیشش همینطور داشتم لالایی میخوندم کاریش نداشتم یکی دودقیقه اینور اونور رفت دید نه چیزی برای بازی نیس و من مصمم برای خوابوندنش اومد پیشم دراز کشید پستونکش دادم نازش کردم لالایی همچنان میخوندم براش کم کم چشاش بسته شد خوابیددددددددد 😍😍😍😍اخ باورم نمیشددددد هرشب کلی عصبی میشدم سر گریه هاش و بهونه هاش خیلی خوب بود این حرکت

تصویر
۹ پاسخ

بچه رو هر طور عادت بدی همونطور میشی من از روزی ک متولد شد نه تو بغل خوابوندم نه رو پا الانم هروقت پسرم خوابش بیاد خودش رو تشکش دراز میکشه میخوابه

دختر من از ۶ ماهگی مستقل خوابید ولی من مشکلم بیشتر پاشدنش از تخت هست چون وقتی بیدار میشه هیچی نمیگه مجبورم هزاربار تو شب نگاش کنم تو روزم مدام بهش سر بزنم پسر شما از تخت پا نمیشه بایسته؟ راهکاری دارید

خب خداروشکر خیلی خوبه

وای پسر من گریه غش میکنه‌
واقعا کی به این درجه برسه خدا داند

پسر من حتما باید سینه م‌تو دهنش باشه تا خوابش ببره

منم همین کارو کردم ولی پسر من وسیله نباشه برای بازی با حفاظ تخت مشغول میشه با کمکش وایمیسه خسته میشه موهای منو میکشه
با پتو دالی بازی میکنه
۳ ساعتم توی تخت باشه خواب بی خواب تا با زور بخوابه چراااا اخه😫😫

واسه من خیلی وقته مستقلش کردم از ۶ ماهگی چون باردار شدم نمیتونستم رو پاهام تکونش بدم

من پسرم مثل پسر شما رو پا میخوابه همه اینکار ها رو هم میکنم تهش انقدر گریه میکنه که بزارمش روپام🥴

خب خداروشکر

سوال های مرتبط

مامان کایا👶 مامان کایا👶 ۱۷ ماهگی
سلام مامان ها
من دیشب استارت خواب مستقل رو زدم
ساعت ۱۰ شب شقر خورد آب هم دادم دبگه خوابش میومد بالاش بردش اتاقش قصه خوند و لالایی گفت براش.ایقدر گریه کرد بچم تا بدون سینه بخوابه.هی باباش بغلش می کرد راه می رفت لالایی و شعر می خوند. خواب می رفت می ذاشت زمین بیدار می شد.‌
بالاخره خوابید و گذاشتیم تو تختش.
من طاقت نمیوردم بغل کنم چون تو بغل من هی دست می زد دنبال سینم می گشت😭
ساعت ۱۰ خوابید تا ساعت ۲.بیدار شد چشم بسته دنبال سینه من می گشت و گریه می کرد.هرکاری کردم بغل و لالایی و.....نخوابید.مجبور شدم شیر بدم.چون خیلی گریه می کرد.انصافا خیلی گرسنش بود و با ولع شدید شیر خورد.آخرش سعی کردم نذارم کامل خوابش ببره زیر سینه و جدا کردم گذاشتم رو تخت و با ۱۰ ثانیه نق خوابید.😅
۱۰ تا ساعت ۲ میشه ۴ ساعت راحت خوابید.
پارت بعدی ساعت ۴:۴۵ بیدار شد و کلی گریه و هم چنان هرکاری کردم آروم نشد باز بهش شیر دادم(اما خیلی کم در حد دو دیقه این ها)و بدون خوابیدن جداش کردم گذاشتم رو تختش.
بعدش خوابید تا ساعت ۷ که باز مجبور شدم شیر بدم بخوابه
و بعد ۷:۳۰ دوباره بیدار شد و باز شیر دادم بخوابه..خوابید ساعت ۹ و نیم بیدار شد من رو با ماما ماما گفتن و بازی بازی بیدار کرد بچم😁
۱برنامه شیر دیشبش چطور بود به نظرتون واسه اولین روز شروع؟
۱۰ شب شیر آخر
۲ صبح گرسنه بود
۴:۴۵ صبح(۲_۳ دیقه)
۷ صبح
۷:۳۰ صبح
چون صبح ها همیشه زود بیدار میشه ولی من دیشب دیر خوابیدم خوابم میومد صبح ساعت ۷ و ۷:۳۰ که پاشد مجبور شدم شیر بدم تا بخوابه
لطفا هذکی شیر شبش رو قطع کرده راهنماییم کنه
چیکار کنم راحت تر باشه این چالش؟
۱۰ صبح