واقعاً شوهرای شمام تو تربیت بچه هاتون کمک نمیکنن شوهرمن اصلا گوش نمیده هرچی بهش میگم مثلا اینجا بچه داره گریه میکنه به هدفش برسه میگ فقط نزار گریه کنه سریع به حرفش گوش میکنه مثلا دخترم یه مدته گیر داده به برچسب انیمیشن هی براش میخریم هروقت میریم بیرون مغازه رو که میبینع میگه بخر منم هرسری گفتم اگ مثلا پی پی داری بری دستشویی شلوارت کثیف نشه برات میخرم و می‌خریدم بعد امروز که بیرون بودیم گفت باید بخری جلو مغازه خودشو زد زمین گفتم نه قرارمون نبود که بخریم حالام بهش گفتم اگ از این به بعد دمپاییتو درست بپوشی و اشتباه پات نکنی جایزه همون چیزی ک دوس داری میخرم بهش اشتیاق میدم که انجام بده حالا شوهرم دید گریه می‌کنه اصرار ک وقتی گریه می‌کنه بخر حالا این سری بگیر اصلا نمیزاره من بچمو درست تربیت کنم یه جاهاییم کاری نداره ها ولی یه موقع هایی خیلی این رفتارش منو اذیت میکنه یا جلوی بچه خیلی از من انتقاد میکنه چرا اینکارو کردی چرا باهاش این رفتار و کردی دخترمنم فهمیده یه موقع هایی خیلی اذیتم می‌کنه باباش بودنی انگار پشتش گرمه

۶ پاسخ

خب بنظرم

اول شوهرتو تربیت کن 😅😅😅
بخدا
آخه این یه اشتباه تربیتی مهلکه که پدر مادر نظرشون با هم مخالف باشه و بچه اینو متوجه بشه
در سنین بالا بچه از این رفتار شما باج میگیره تا کاراش پیش بره
الان شوهرت متوجه نیست ولی به مرور میفتی تو یه مسیری که مجبوره به هر خواسته ی دخترتون تن بده
شوهرتو بکش کنار بگو ببین من اشتباهم کنم لطفا لطفا خواهشا انصافا جلو این بچه نگو تو خلوت هر چی خواستی بگو جلو بچه نگو

ببخشید، وقتی بچت مثل بچه ی من 12 ساله شد و به هیچ کدومتون احترام نذاشت، اونموقع شوهرت میفهمه چه غلطی کرده! هرچند اونموقع هم میگه تقصیر توعه، تو بد تربیتش کردی!
اول اینکه شما سعی کن سخت نگیری،گیر زیاد ندی، بچتو قضاوت ناعادلانه نکنی، فکر نکنی همیشه حق با خودته.هیچوقتم شوهرتو درگیر بحثایی که با بچت داری نکن.
دوم اینکه یه بار برا همیشه توو خلوتتون یه اولتیماتوم جدی بده به شوهرت یا یه تهدید حسابیش بکن که جلو بچه تورو خرد نکنه و جلو بچه با شما همنظر باشه حتی اگه اشتباه کنی.
اینم بگم
نخواه که فقط بچتو تربیتش کنی!
باهاش رفیق شو، باهم بازی کنید، شاد باش کنارش، دوستانه کنارهم زندگی کنید که حرفاتو قبول داشته باشه.
(من فکر میکنم، درست کفش پوشیدن یه موضوعیه که باید یاد بگیره و انجامش بده بدون گرفتن جایزه.شاید هنوز تشخیص نمیده و براش سخته.)

همه باباها همینطورن و دوست دارن ببینن بچشون گریه میکنن البته خودمم همیمطورم اصلا دوست ندارم پسرم بخاطر چیز بیخودی اشک بریزه هرچیزی بخواد قبل از اینکه گریه کنه میخرم بیرونم میریم اگر چیزی بخواد و نخوام بخرم یه بار میگه میگم بعدا میخرم یا میگم با ماشین بودیم یا میگم کارتمو یادم رفته بیارم بریم فروشگاه الان میبنده اول تنقللت بخریم بعد میاییم میخریم یا میگم این اسباب بازی فروشی نیست ماله خودشونه و خود فروشنده هم همینو به پسرم میگه تاحالا نشده بخاطر چیزی گریه کنه خودشم میدونه نباید گریه کنه

ما وقتی یکی مون دعوا میکنه اون یکی دیگه خودشو میزنه کوچه علی چپ ولی بعدش میریم تو اتاق همو مجوئیم که مثلا اشتباه بود حرفت یا مثلا خوب گفتی

کمکم میکنه

خستن خسته،شوهرگل من ک همیشه خستههه خسته

سوال های مرتبط

مامان حامی مامان حامی ۴ سالگی
خانوما من پسرمون خیلی وقته از پوشک گرفتم اوایل تو شلوارش پی پی می‌کرد میگفتم اشکال نداره یاد میگیره درست میشه ولی درست که نشد هیچ بدتر هم شد مثلا قبلا درست می‌نشست مثل زماینی که پوشک بود پی پی کامل میومد بیرون و خداروشکر پسرم تاحالا یبوست هم نداشت و شکمش خیلی خوب کار میکرد ولی دیگه به جای پیشرفت پسرفت کرد یعنی یه جوری میشینه که خیلی عذر میخوام سوراخ باسنش رو زمین چسبیده و زور میزنه با این همه آموزش الان مدل پی پی کردنش اینجوریه اینقد زور میزنه اندازه یه نخود میاد بیرون بعضی وقتا روزی چند بار همینجوری پی پی کوچیک میکنه و اشتهاش هم کم شده وقتی هم که لحظه زور زدن میرم سمتش که بلندش کنم یا باهاش حرف بزنم فوری میگه برو نیا بعد حسش خراب میشه همون یه ذره هم پی پی نمیکنه یعنی داره زورم میاد یه کاری که قبلا بصورت غریزی بلد بود و انجام می‌داد الان با آموزش و هزار تا وعده و جایزه نمیتونه انجام بده دیگه دارم دیوونه میشم وقتی اینجوری میبینمش میزنم تو سر خودم که از دستم کاری بر نمیاد بچم نمیتونه دستشویی کنه میگم کاش از پوشک نگرفته بودمش الانم که گرفتم کاش اصلا رو فرش دستشویی کنه ولی درست بشینه آخه سوراخ باسن کاااامل می‌چسباند زمین زور میزنه دیگه نمیدونم چیکار کنم هرچی صب میکنم بدتر میشه و بهتر نمیشه شاید الان نزدیک به چند ماهه که این مدلی پی پی میکنه و رشدش هم کمتر از قبل هست واقعا راست میگن که باید بچه اول آمادگی داشته باشه و نباید به حرف بقیه گوش کرد