نگران نباش عزیزم این روزا حتمن میگذره بچتم صدرصد خالش خوبع میبری خونع ایشالا یه روزای خوبی بیاد که به این روزامون خندمون بگیره
عزیزم کامل درکت میکنم تازه زایمان کرده بودم دو روز بود بچم زردی گرف بیمارستانی ک بستری بود بخش زردی طبقه دوم بود مامانا سوم بودن روزی پنج شش بار میرفتم پایین شیر میدادم میومدم بالا انقد گریه میکردم انقد خسته بودم جونی تو پاهام نمونده بود ب قول شما نشد مث ی زائو استراحت کنم از بعد اون روزاهم بدنم هیج وقت مث قبل نشد داغون شدم
گلم درکت میکنم الان کامل چون من از تو خیلییییی بیشتر کشیدم این روزا میگذره امیدت به خدا باشه
انشاءلله که خوب بشه کوچولوت❤️🤲
انشالله همه چی خوب پیش میره قیافت خیلی شبیه منه
عزیزم حق داری ناراحت باشی درکت میکنم چون خودم کشیدم من زایمانم به شدت سخت و وحشتناک بود ۴ روز فقط درد طبیعی کشیدم انقدر سوزن فشار زدن که رحمم میخواست بترکه بعد ۴ روز زجر ده سانت باز شدم و درد دنیارو کشیدم سر بچه تو لگنم گیر کرد فشرده شد بچه ضربان قلبش حتی کامل رفت یه جا حال خودم خراب شد سر بچه گیر کرده بود زورای شدید داشتم و با همون حال بدنم در حال لرزیدن فقط تند رسوندنم اتاق عمل و فوری عمل کردن بچه رو که نمیدونم چیشد کی بردن نشونم ندادن فقط یه صدای ضعیفی که ناله کرد شنیدم و اعزامش کردن یه بیمارستان دیگه وضعیتش بد بود من تو شوک بودم حتی نمیتونستم گریه کنم از اونور خونریزیم خیلی شدید شد با همون حال با رنگ زرد زرد زرد بعد مرخص شدن رفتم بیمارستانی که پسرم هست و دیدمش🥲 دوباره چند روز اونجا بودم بدون هیچ استراحتی ببین چند روز تمام بعد زایمان حتی نیم ساعت نخوابیدم حتی نیم ساعت اصلا جون در قالب بدنم نبود اومدم خونه بچه ام همش خفه میشد و نفسش کامل میرفت روزی چند بار بیهوش میشدم خودم هر روز بیمارستان بودم تا دوباره بیست روز اینا بود عفونت شدید کرد و شیر نمیخورد و بی جون شد دوباره بستری و تو دستگاه 😭 باز چند روز بیمارستان بودم
ولی الان همه اون روزا گذشت خداروشکر بچه ام کنارمه درسته کولیک و رفلاکس هزار دردسر دیگه هست ولی دیگه حالش خوبه
این روزاتم میگذره عزیزم مثل تمام ماهایی که گذروندیم یهو به خودت میای میبینی بچه ۳ ۴ ماهه شده برات کلی میخنده صدا در میاره قشنگ میشوره میبره تمام این روزای سختو
ایشالا زود زود پسرتو بغل میکنی و میری خونه یه دل سیر استراحت میکنی و لذت میبری از تو خونه بودن پسرت❤️
عزیزممم.سخته واقعا. خدا کمکت کنه مامان❤️
انسالله که چیزی نیست، فردا مرخص میشه سلامتی با هم میرید خونه 🥰روحیتو حفظ کن ، بد به دلت راه نده.پیش میاد دیگه
نگران نباش این روزام میگذره زود نینیت بزرگ میشه نگاش میکنی کیف میکنی♥️
وای عزیزم درکت میکنم پسرم یه روز بخاطر زردیش بستری بود واقعا روز خیلی بدی بود وسخت گذشت فقط گریه میکردم ایشالله این روزاهم به خوبی میگذره با نینیت میری خونه و از وجودش کیف میکنی
قوی باش مامان جانی ، اینام میگذره میرید خونه دوتایی ، زردیش رو چنده؟
عزبزم انشالله ک باسلامتی جفتتون میرید خونه تو بغل هم و از هم لذتشو مبرید درکت میکنم دعا میکنم چیزی ک میخوای خدا بهت بده انشالله از این ب بعد ذوق هرچیزی رو تو زندگی بچشی 💜🤲
عزیزم جوش. نزن ایشالله که چیزی نیست منم مثل تو بودم تا 8روز کی داخل این بیمارستان اون بیمارستان بودم. بخاطر ارتیمی قلبی بچه ام. ایشالله خوب میشه.
الهی که خدای مهربونم به قلبت نگاه کنه🥹🥹
منم دخترم از ۱۴روزگی واسه زردی بستری شد بعد یه هفته با رضایت شخصی اومد خونه دیکه نمیکشیدم واقعا بیمارستان وحشتناکه خدا توان بده ولی همه اونا که گفتی و تجربه میکنی عزیزم🥰
عزیزم الهی به حق فاطمه زهرا که چیزیش نیست و به زودی باهم دیگه تو بغلت میرین خونه
ان شاءالله که نی نی زود خوب شه بری خونه و از این به بعد برات روزای خوبی باسه
عزیزدلم این روزام میگذره هیچی نمیشه بهت قول میدم سال دیگه یاد این روزا میوفتی خنده میگیره امیدت به خدا باشه
ببین این دکتراهمش آدمو میترسونن هیچی نیس نترس نگران نباش
دخترمنم سه روز بخاطر زردی بستری بود بزور و رضایت شخصی خودم مرخصش کردم وگرنه هنوز نگهش میداشتن کلی اذیتش کردن هرروز از بچم خون میگرفتن دکتراشقال میگفت نفساش تنده نفسش مشکل داره باید زیر اکسیژن باشه ولی من میدونستم بچم چیزیش نیس حتی نمزاشتن به بچم شیر بدم بارضایت خودم اوردمش خونه بچم هیچیش نبود
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.