۳ پاسخ

من دختراولم خیلی وابسته بودیه روز که تاماشین بودیم ازدهنش درآوردم ازشیشه پرت کردم بیرون خودش دید گفتم باد برد دیگه ازاون روز نخورد

بزرگ میشه میزاره کنار
دختر عمم پسرش دوسال و نیمه بود خیلی وابسته بود به پستونک هرچی گولش میزدن جواب نمیداد یه روز برده بودش بیرون تو کوچه پستونک از دهنش میوفته داخل جوب و میره این بچه هم میشینه عزاداری میکنه واسه پستونکش🤣 از همون لحظه دیگه بهونشو نگرفت

نمیدونم والا
منم پسرم خیلی عادت کرده بهش

سوال های مرتبط