۹ پاسخ

دختر من خیلی زود یاد گرفت ولی دستشویی بزرگشو میترسید یه بار با خودم بردمش دستشویی خودم انجام دادم گفتم ببین پی پی باید بره خونه ش تو چاله اصلا هم نمی‌ترسم بعد دیگه ترسش ریخت خودش می‌گفت پی پی بای بای برو خونه ت🤭

من الان سه روزه دارم دخترمو از پوشك ميگيرم خيلي صبوري ميكنم اگه بگم از جلو دستشويي جم نخوردم دروغ نگفتم ميشيم با لبخند نگاش ميكنم روز اول ميرسيد پي پي كنه و هي ميگفت پي پي دارم و ميرفت دستشويي ولي قطره قطره فقط جيش ميكرد
شايد ده بار اوددو رفت من همونجا دم دستشويي نشستم كتاب خوندم برا خودم ديگه بعد چند بار يهو كارش انجام داد و خودش جا خورد و ترسيد
اما من‌ براش دست زدم بوسش كردم و تشويق كردم امروز بي دردسر رفت انجام داد
صبوري كن صبوري كن صبوري

باید با یه چیزی تشویقش کنی من باور داری دمپای خارجی کرون قیمت بود ولی گفتم ارزش کمر درد نداره

منم خودم می‌گرفتم میکرد دیگه کمردرد گرفتم گریه میکردم تا اینکه با یه دمپای عادتش دادم گفتم ببین چه قشنگه بپوش برو جیش کن خوشش اومد

با خودت ببر عملیات رو ببینه

من ۵ ماهه درگیرم می‌ترسه

سلام پسرمنم می ترسیدبابرچسب چسبوندن هردفعه که دستشویی بد داشت یه برچسب میدادمش میرفت دستشویی می چسبوند وازسه سالگی دگه خبر می کنه

عزیزم چند وقتشه

خاهشا جواب بدین

سوال های مرتبط