پسر من عادت کرده پیش من بیشتر بمونه نهایت باباش
اصلا کسیو دوست نداره می‌خنده خوش خندست ولی میگه کسی بجز مامانم بغلم نکنه بهم دست نزنه
خانواده شوهرم که اصلاااا می‌ره بغل مادر شوهرم پدر شوهرم کولی بازی در میاره کبود میشه از گریه
خانواده خودم هم بگیر نگیر نداره یه بار خوبه یه بار نیست
چیکار کنم اینجوری از پا درمیام دیگه
هفته یکبار میرم خونه هامون مسیرمون دوره تند تند نمیتونم برم
یه علت دیگم داره کسی کمکمون نکرد از زایمانم تا الان
دوتا خانواده کوتاهی کردن شاید از بس بغل منو باش بوده عادت کرده

کاش بچه منم بغل مادر شوهرم میرفت کولی بازی دربیاره

دختر منم همینجوریه. میگه من بغل تو باشم بقیه از راه دور باهام بازی کنن

بچه نرمال باید اینطور باشه بغل غریبه نره
غریبه ینی کسایی که دیر به دیر میبینه)

نتونستی ببری جایی اینجور میکنه حالا من خونه مادرشوهرم و مامانم تا خودم نباشم کرکر و گریه میکنه بغل شه همچین ک خودم باشم دیگه رو زمین میخابه میخنده مادرشوهر میگه از صبح تو بغلم بوده تورو ک میبینه دیگه ارومه 😂

مادرشوهر من چهار روز اومد خونمون موند بچم شبا تا صبح نمیخوابید بسکه بغلش کرد به قول خودش خوردش کرد