۴ روز زایمان کردم...روزها خویما...شبا از بچه داری گریه ام میگیره میترسم نمیدونم حس میکنم هیچوقت از پسش بر نمیام...دوسش دارم هم برام انگار غریبه است پر از حس های عجیب ام

هرحسی طبیعیه به خودت سخت نگیر و دنبال چرایی ها نباش زمان بده من از الان همینطورم و حق میدم به خودم

خوب میشی طبیعیه میدونی تو مدت زمان خیلی کم خیلی اتفاقا پشت سر هم میفته تو باید اینهارو مدیریت کنی خیلی سخته زایمان بچه داری شب بیداری شیر دهی خورده ریز و خورده کاریا دور بچه و خودت خیلیییی طبیعیه کم کم برات روال و عادی میشه خدا ب همه مادرا کمک کنه

هممون این احساسات و تجربه کردیم
من که کارم شده بود گریه
روزیکه میخاستم بیام خونم از ترس میخاستم پس بیوفتم ولی الان عادت کردم

میگذره عزیزم. انقد قشنک عادت میکنی. عشق مادری. انقد وارد میشی. صبور باش

دو ماهه تمامه زایمان کردم فعلا این حس ها ادامه داره هرازگاهی گریه میکنم احساس خفگی بهم دست میده تو‌خونه

همیشه اولین بار همه همین حس رو دارن بعدش به خودت میای میبینی شده کل زندگیت و روزا عین برق و باد میگذره

منم همین بودم ۱ هفته ای عادت کردم

منم اینجوری بودم عادت میکنی امروز چهلممون تموم شد دخترم سه روزی میشه یکم بهتر شده شبا میخوابه الان من چون عادت کردم به نخوابیدن بیدارم‌والا دخترم خوابه

منم همینجور بودم عادت میکنی

عادت میکنی عزیزم منم اونجوری بودم