من هیچی با مادرشوهرم یکم اش پختیم خوردیم
سلام درخاست بده مسدود شدم نرگسم
من احتمالاباتولدش یکی کنم
آتلیه و آش دندونی پخش کردیم
من اون تایم وقت آتلیه گرفته بودم دیدم دندونش دراومد دیگه عکس هم گرفتم
آش هم مادرشوهرم پخت
کلا زیاد جدی نگرفتم دندونی رو
هیچ کاری نکردم
من آش پختم تو همسایه ها پخش کردم الانم میخوام ببرم آتلیه عکس بگیرم خیلی دوس داشتم جشن بگیرم خونم کوچیکه نتونستم حسرتش موند رو دلم
خونه پختم با مامانم و مادرشوهرم بعد عکس گرفتم خودم از پسرم بعدشم برا بقیه شوهرم برد دم درشون توانایی دعوت نداشتم با بچه کوچیک
فقط اتلیه بردم
من آش پختم بین در و همسایه و فامیل پخش کردم ، یه جشن کوچیک هم با مادرم و خواهرم و مادر شوهر و جاری گرفتیم ، اتلیه هم بردمش
من اش دندونی پختم فقط جشن هم چن روز دیگه تولدشه میخوام ببرم اتلیه
فقد یه اش دندونی درست میکنم براش
هیچکار نکردم
من جشن عصرونه گرفتم
زنونه دعوت کردم کیک و آش و الویه و ژله و پفیلا و میوه دادم
تزئینات و گیفت هم با خودم بود به یه عکاس خونگی هم گفتم بیاد خونه عکس بگیره
من، آش دندونی درست کردم با گیفت پخش کردم
جاریم فقط برد آتلیه عکس گرفت
هیچ کار نکن خخخخ اینم یه عیده
من میخوام جشن بگیرم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.