۱۰ پاسخ

بچه ها موردای اینجوری زنگ بزنین ۱۹۰ اطلاع بدین

ما زیاد پیش اومده ماست خریده انقضاش تموم شده بریدم پس گرفتن

تو فروشگاه ها این چیزا طبیعی هست خودتون باید چک می‌کردید بعدا می‌رفتید پس می‌دادید من هروقت دیدم شیر چ تاریخ داشته باشه چ نه اگه خراب بود پس میگرفتن میدادن ب شرکت

ما قبلاً اصلا چک نمی‌کردیم از زمانی پسرم غذا خور شد هرچیزی میخریدیم تاریخشو قشنگ بررسی میکردیم ی بار شیر خشک گرفتم تاریخش گذشته بود اینقد تشکر کردن ک نگاه کردم سریعا عوضش کردن اون شیر خشک جمع کردن

منم اصلا سوسیس نمیخرم.شاید سالی یبار هم نخرم..این سری فقط مجبوری دوتا دونه همسرم رفت خرید..هردوتاش تا خرخره تو کپک بود..رفتم پس دادم همین دوتا رو هم.گفتم این چ وضعشه..میگه حتما سرش باز بوده تو یخچال بوده متوجه نشده کپک زده..میگم آقا نایلن دورش کلا بسته بود.حالا به هر دلیلی کپک زده جمع کن اینارو..معلوم نیس چندتاش کپک.میگه بقیه سالمه....موندم از کارهارو بارشون..اینا چ آدمی هستن...

ما تو کارخونه پنیر پیتزا کار میکردیم جنسا میموند رو دستشون دوباره باز میکردن تاریخ جدید میردن میدادن بازار

از این مسائل زیاد پیش میاد، حتما باید موقع خرید انقصاشو چک کنید، تازه خیلی از وسیله هارو هم برگشت میزنن باز شرکت تاریخ قبلی رو پاک میکنه تاریخ جدید میزنه رو محصول و میفرسته تو بازار، شیر موز که درست کردنش کاری نداره تو خونه درست کنید ازین کارخونه ایا ندید که خاصیتی هم ندارن

والله این که فروشگاهه
من از داروخونه قطرع گرفتم۳۰۰تومن واسع پسرم الان نگاه کردم تا تاریخ ندارع
بعدم بردم عوضش نکرد

ببر عوض کن

ببر بهش نشون بده حتما

سوال های مرتبط

مامان هانا مامان هانا ۲ سالگی
تجربه از شیر گرفتن من :
فکر نکنم بچه ای وابسته تر از بچه من به شیر مادر بوده باشه
دختر من دو سال تمام شیر خودمو خورد صبح تا شب و شب تا صبح شیر منو میخورد واسه خوابیدن روزش واسه خوابیدن شبش واسه اروم شدنش همیشه و همه جا وسط غذا توی شلوغی توی خلوت وسط سفره توی مهمونی وسط مهمونی همیشه درخواست می می میکرد
طوری که از شیر گرفتنش شده بود کابوس هممون
ولی دلو زدم به دریا و دقیقا فردای تولد دو سالگیش شروع کردم از شیر گرفتن.
و راحت تر از چیزی که فکرشو میکردم گذشت. الان بعد از دو سال دارم لذت بچه داری رو میفهمم. اگه بچتون وابستس نترسید. پا روی احساستون بذارید و ببینید چطور بعدش به غذا میفته چطور بعدش راحت میخوابه راحت بازی میکنه. واقعا مادر تازه نفس میکشه. دو سه روز اول سخت بود ولی بعدش واقعا هر ثانیه به خودم میگم چرا زودتر از شیر نگرفتمش و به خودم و به بچم لطف نکردم
من از روز اول صبح که از خواب بیدار شد تلخک زدم روی سینم اومد سینمو دید که سیاه شده گفتم می می درد و از اون ثانیه دیگه حتی نزدیکمم نیومده حتی حاضر نشده که یکم بخوره ببینه تلخه یا نه
مامان ⚘ترنم قشنگم⚘ مامان ⚘ترنم قشنگم⚘ ۲ سالگی