بزرگ ترین ترس زندگیم زایمان بود و هست واقعا میترسم خیلی سریع داره روزا میگذره من تحمل کوچیک ترین دردو ندارم خدا ب دادم برسه هم از طبیعی میترسم هم از جای برش سزارین و درد بعدش ..به زایمان فکر میکنم تنم میلرزه من خیلی بچم هنوز زود بود واسم 😔خدایا کمکم کن .

من تازه زایمان کردم سزارین کردم
هزار بار برگردم عقب بازم سزارین میکنم
اصلا درد نکشیدم
جز وفتی ک اولین بار اومدم بلند شم راه برم

سزارین ک ترس نداره ... طبیعی سخته واقعا خدا قوت ب زنایی ک طبیعیمیارن ...سزارین دردش خب قابل تحمل و کنترله تاحالا سزارینی دیدی ک جیغ بکشه ...

عزیزم نترس، درد بخشی از زندگیه و کلا ازش نترس، انشالا کوچولوت توی بغلت بگیری

الان ک واست اپیدورال و اسپاینال میزنن دختر،قبلشم درحد پریودی خفیف درد داری
از چی میترسییی

وای از من ک کوچیک تر نیستی من 18 سالمه😐

خدا یه توانی بهت میده نمیدونی از کجا میاد
من ۱۸سالم بود زایمان اولم طبیعیی بعضی وقتا خودم میگم عجب دل و جرعتی داشتمم

شما که پنج سال از من بزرگ تری من چی باید بگم
منم کلا از استرس زایمان و نگهداری بچه دو هفته اس خواب ندارم😁

من زايمان اولم ٢٣ سالگي بود يه جوري روزاي قبل زايمان واسم پر از استرس شده بود كه نگم برات مدام در حال گريه بودم ميگفتم من از هر دوتاش ميترسم ولي ترجيحم سزارين بود . ولي يجوري زود گذشت و به خير گذشت و لذت بخش بود كه نگم برات.

مگه چندسالته؟

همه مون از پسش برمیایم غصه نخور

مطمئن باش همه ی ما همین بودیم.
وخدا عجیب قدرتی بهمون میده

عزیزم ماما همراه گرفتی