۲ پاسخ

آره واقعا خودمون ک چوب همشو خوردیم کاش برا بچه هامون رعایت کنیم حدودی☹️😔

کاش واقعا بتونیم این نکات رعایت کنیم و صد البته کاش این دست تاپیکا بجا و مفید تو گهواره بیشتر بشه❤️

سوال های مرتبط

مامان ماهلین مامان ماهلین ۲ سالگی
مامانایی که مثل من نگرانی حرف زدن بچه هاتون دارید به این نکته ها که میگم توجه کنید اگر موثر بود بگید خدا پدردت رو بیامرزه دیروز رفتم پیش گفتار درمان گفت از یه کارت شروع کن ترجیحا فلش کارت جدید بگیر که برای بچه جذاب و تکراری نباشه ،روزی نیم ساعت با بچه کار کن چه بتونه بگه چه نگه دیگه بذار کنار تا یکماه این کارو بکن هرروز یه کارت من میومدم چند تا کارت عکس های تو ی کتاب قصه چند چندتا بهش میگفتم‌ونکته مهمتر زمانی که سر حاله و دقت میکنه به لب و دهانتون براش واضح ورسا تلفظ کنید ،بیرون رفتن رو داشته باشید جمع همسن و سالاش رو ببر اگر بعد یکماه بی تاثیر بود رو نیاز به پیگیری داره من دیشب امتحان کردم اون تایمی که بشینه و با دقت به لب و دهنم نگاه کن کمه ولی کلمه عزیز. رو به قشنگی خودم نگفت ولی نسبت به قبلم بهتر بود قبلا میگفت بیشتر میشنید تا حرکت لب م رو ببینه دیشب برای یکی دو دقیقه که نگام میکرد دیگم تو نس بگه و اینکه کارهای روزمره رو براش بگید
مامان رستا🎁 مامان رستا🎁 ۲ سالگی
➰شیوه ی حرف زدن و برخورد والدین با کودک، در رشد شناختی و هیجانی کودکان تاثیر بسزایی دارد.
در زیر به چهار نمونه از شیوه‌های درست صحبت کردن و برخورد با کودک می‌پردازیم👇

-خودت تصمیم بگیر؛
اینگونه به کودک می‌آموزیم که مسئولیت کارش را خود، برعهده دارد و هر تصمیمی که بگیرد باید منتظر عواقب بد یا خوبش باشد.

-دوستت دارم ولی این کار تو را نمی‌پسندم؛
کار درست و نادرست، را به صورت واضح برای کودک مشخص کنید، یعنی به او بیاموزید ما کار [درست] و کار [نادرست] داریم، نه بچه‌ی خوب و بچه‌ی بد.

-از تو می‌خواهم مشکل من را حل کنی؛
اگر کودک رفتاری دارد که باعث رنجش شما می‌شود، به او بگویید که دچار مشکل شده‌اید و از او بخواهید در حل مشکل به شما کمک کند.

- احساس تو را درک می‌کنم؛
وقتی کودک عصبانی است و مثلا می‌گوید «از تو متنفرم» یا «خیلی بدی»،  با شنیدن این پاسخ از سمت شما، از شدت عصبانیت‌اش کاسته شده و می‌توانید با هم به حل مسئله بپردازید.

🍃⚪️
مامان متین مامان متین ۲ سالگی
*شیوه ی حرف زدن و برخورد والدین با کودک، در رشد شناختی و هیجانی کودکان تاثیر بسزایی دارد.*

در زیر به *چهار* نمونه از شیوه‌های درست صحبت کردن و برخورد با کودک می‌پردازیم.

*خودت تصمیم بگیر؛*
اینگونه به کودک می‌آموزیم که مسئولیت کارش را خود، برعهده دارد و هر تصمیمی که بگیرد باید منتظر عواقب بد یا خوبش باشد.

*دوستت دارم ولی این کار تو را نمی‌پسندم؛*
کار درست و نادرست، را به صورت واضح برای کودک مشخص کنید، یعنی به او بیاموزید ما کار [درست] و کار [نادرست] داریم، نه بچه‌ی خوب و بچه‌ی بد.

*از تو می‌خواهم مشکل من را حل کنی؛*
اگر کودک رفتاری دارد که باعث رنجش شما می‌شود، به او بگویید که دچار مشکل شده‌اید و از او بخواهید در حل مشکل به شما کمک کند.

 *احساس تو را درک می‌کنم؛*
وقتی کودک عصبانی است و مثلا می‌گوید «از تو متنفرم» یا «خیلی بدی»، با شنیدن این پاسخ از سمت شما، از شدت عصبانیت‌اش کاسته شده و می‌توانید با هم به حل مسئله بپردازید.


💕🍃 #تربیت_فرزند 🍃💕
@tarbiyat
مامان مهدیار مامان مهدیار ۲ سالگی
پسرم الان ۷ سالشه. وقتی تازه سه ساله شده بود، یک دوره تربیت مربی مهد می‌رفتم، اونجا در باب تربیت جنسی مطرح کردند که در این سن باید به بچه ها بگیم که بعضی از اعضای بدن خودش و پدر و مادر، خصوصی هست و باید از حریمشون محافظت بشه و‌ در قالب بازی این رو آموزش بدید. بعد از این ماجرا، انگار بچه ام روی این موضوع حساس شد و مدام به سینه های هر زن و دختری که میدید نگاه می کرد، دایم اسم ممه رو می آورد و می‌گفت: اینجا خصوصیه. خودش بعضی وقت ها به سینه های من و خاله هاش و عمه هاش دست میزد و بعد معذرت میخواست و خودش رو تنبیه می کرد. یکبار هم که توی گوش زن دایی اش گفته بود چه ممه های خوشگلی داری، اما نباید به ممه های تو دست بزنم چون خصوصیه. ما خیلی به روش نیاوردیم تا مگر با گذشت زمان این موضوع حل بشه. دست زدن به سینه های زنان کمتر شد؛ اما از حدود ۶ سالگی، دوباره کنجکاوی زیادی نسبت به لمس و دیدن سینه پیدا کرد... مخصوصا لمس و دیدن سینه های من که مادرش هستم داشت، مرتب به من میچسبید و با عرض معذرت به سینه های من دست میزد و حتی سعی میکرد دستش رو تو لباس من هم ببره و میگفت من ممه های تو رو میخوام ببینم و بخورم. حتی یک روز دیدم مادر شوهرم ایستاده بودند که به سینه های ایشون دست زد، و شروع به مالیدن کرد. مادر شوهرم حواسش رو پرت کرد و چیزی نگفت؛ اما اون چند دقیقه بعد دوباره این کار رو با شدت بیشتری تکرار کرد. واقعا گفتن این مسائل خیلی برام سخته اما دیگه به ستوه اومده بودم. خیلی به من می چسبید. یک دختر خاله دو ساله هم داشت، وقتی یکبار خاله اش داشته شیرش میداده و اومده و گفته میخواد نگاه کنه. یک بار هم بدو بدو اومده به سینه خاله اش دست زده و رفته. روزهای اول مدرسه بود که به من گفت دیگه سینه های تو رو دوست ندارم و دوست دارم سینه های یه خانم دیگه رو ببینم. بدون خجالت اومد و گفت که من دوست دارم سینه های لخت فلانی رو ببینم و اسم خانم معلمش رو آورد... من هم رفتم کلاسش رو عوض کردم. خوشبختانه از وقتی که مدرسه میره، دیگه به سینه من‌ یا بقیه دست نمیزنه اما خیلی بد و خیره به سینه زنان نگاه میکنه. هر چی که بهش میگم اینجوری نگاه نکن، گوشش بدهکار نیست. چرا این پسر اینجوری شده؟ باید باهاش چکار کنم؟ اقوام میگن که توی خونه با لباس های لختی و باز بگردم تا ببینه و چشم و دل سیر بشه اما من میترسم که بدتر بشه.
مامان ❤️فاطمه❤️ مامان ❤️فاطمه❤️ ۲ سالگی
یه استاد با تجربه‌‌ی روانشناسی کودک داشتم که می گفت" اگه  روزی پدر و مادر شدید ازتون می خوام حتما یادتون باشه...."

+هیچ بچه‌ای وجود نداره که توی همه‌ی زمینه ها بهترین باشه، اگه دیدی بچه‌ت توی ورزش موفقه توی ریاضی ضعیف، براش معلم ورزش بگیر چون استعداد اصلیش اونجاست....

ببینید راحت بهتون بگم؛
می خوای بچه‌ت خوشحال باشه، گفتگو بلد باشه، عشق ورزی یادبگیره، نمی‌خواد بشینی نصیحتای حکیمانه بهش کنی، رفتارت با همسرت رو درست کن

+اون خودش یاد می‌گیره

اون بچه‌ای که بعضی وقتا میزنه زیر گریه و ناراحت میشه نگرانی نداره، باید نگران اون بچه‌ای شد که جرات گریه کردن رو ازش گرفتن...

+خیلی عمیق بود

یاد بگیرید بچه‌تون رو با بقیه بچه ها مقایسه نکنید مگر اینکه قصد نابود کردن عزت نفسش رو داشته باشید

📌حتما برای بازی با بچه ها وقت بذار

چون بازی برای اونها فقط سرگرمی نیست، تمرین ایجاد ارتباط و مهارت های اجتماعیه

_بین بچه هاتون فرق نذارید، نگید‌ اونا متوجه نمیشن

چون کاملا حسش می کنن و این تبدیل به خشم پنهانی نسبت به خواهر برادراشون میشه

_و در نهایت برای ساختن و تربیت بچه ها قبل تر از اون باید خودتون رو بسازید

👩‍👧‍👦 @dorehamimadaran
مامان 𝔍𝔞𝔫𝔞𝔫 مامان 𝔍𝔞𝔫𝔞𝔫 ۲ سالگی
🔴کودکان تا حدود شش سالگی فقط با هوش، تخیل، استعداد و احساساتشان زندگی می‌کنند. اما عقل با رشد قسمت جلویی مغز از سنین پیش دبستانی کم‌کم ظهور می‌کند و در ۲۲ سالگی کامل می‌شود. به همین دلیل کودکان تا ۴ سالگی فرق خوب و بد را نمی فهمند. در ذهن آنها خوب چیزی است که آنها دوست دارند و بد چیزی است که دوست ندارند. از پنج سالگی با مفهوم درست و غلط آشنا می‌شوند.
اما با ظهور عقل، کودکان همچنان عاقلانه رفتار نمی کنند. یک نوجوان، ممکن است با شما بحث منطقی کند، اما وقت عمل کردن که می رسد همچنان از روی احساس تصمیم می گیرد. در این مسیر والدین باید همچنان برای رفتار فرزندشان مرز بگذارند، مراقب آنها باشند و دست از آموزش نکشند. اما درک این مسئله که رشد مغزی یک مسیر طولانی را می‌طلبد باعث می‌شود والدین کمتر عصبانی شوند و حرص بخورند.
ماهیت و روش تربیتی سهم مهمی در رشد عقل در کودکان دارد، به طوری که خیلی از افراد به دلیل آسیب در کودکی، هرگز عاقل نخواهند شد و همواره با احساسشان تصمیم می‌گیرند یا فقط کاری که خودشان دوست دارند را انجام خواهند داد.
مامان حلماسادات🌱 مامان حلماسادات🌱 ۲ سالگی
من همیشه خانواده بزرگ دوست داشتم 😉😍
اما حالا بعد از گذرون یه دوره بارداری و نگهداری نوزاد و ...حس میکنم مادری برای تعداد زیاد بچه در توانم نیس😶 اما خب یدونه بچه هم نه برای دخترم خوبه نه خودمون دوست داریم 😁
این روزا دارم فکر میکنم چه مدل آمادگی هایی واسه بچه بعدی لازمه؟
💢از نظر خودم آمادگی اقتصادی مهمه ☝️
این که میگن بچه روزی خودشو میاره یا بچه ها برکت میدن به زندگی رو کاملا قبول دارم اما درصورتی که حداقل های یه زندگی نرمال مثل خونه ، درآمد کافی و یه وسیله نقلیه معمولی رو داشته باشیم😊
💢علاوه براون آمادگی روحی هم خیلی مهمه👌
من توی دوستام مادرایی هستن که بعد از یکسال و خورده ای از زایمان هنوز با افسردگی دست و پنجه نرم میکنن یا حال رابطه شون با همسرشون اصلا خوب نیست که خب اینا چالش های بزرگیه
💢آمادگی روحی بچه اول هم مهمه🥰
من دخترم اصلا حسود نیست و عاشق بچه های کوچیکه بارها با گریه میخواسته نوزادهای دوست و فامیل رو بیاریم خونه😅😅 ولی بچه هایی رو دیدم که خیلی رو بچه های دیگه و اینکه مادرشون به اونا توجه کنه حساس هستن خوب این حالت پذیرش بچه دوم براشون سخت تره
💢آمادگی بدن مادر هم مهمه مثلا از نظر کمبود ویتامین ها ، تیروئید و چکاب ماهیانه پیش دکتر زنان ، دندونپزشکی همه باید بررسی بشه

حالا شما بگید بنظرتون چه مدل آمادگی هایی واسه بچه بعدی لازمه؟
شما چه کارایی کردید؟