۱۴ پاسخ

خب هیچ دیگه🥲
خدا میدونه چ بلایی میخاد سر ما بیاد
تو با اینکه ایهمه ورزش کردی بازم روت تاثیر نزاشته بوده🙂

منم گریه م گرفت من نمیخوام برم طبیعی میترسم 😭

وای حس کردم تجربه ی منو نوشتی منم دقیقا همین عذابارو کشیدم ماما هم فقط داد میزد که زور نمیدی داری بچه رو تلف میکنی انقدرم برا من بد اخلاق بودن کم مونده بود وسط زایمان کتکم بزنن

منم یه هفته یادش می افتادم به حاله خودم زار میزدم

دقیقا الان با این همه امادگی و ورزش و فلان هم اکثرا ۴۰ هفته رد میکنن خبری از درد نیس میرن بستری قبلنا هیچی نبود جز پیاده روی به موقع هم زایمان میکردن اقد زجر نمیکشیدن نمیدونم والا ترسیدم منم خدا رحم کنه به من به همه🥺🥲

خدا قوت بهت بده ❤

طبیعی اصلا سخت نیست نگران نباشید تهش اپیدورال میشی بدون درد ..من کلی ورزش کردم بی نتیجه بود دومی رو نکردم دیگه

وای من که تا شیش هفت سانت مردم اومدن برام اپیدورال زدن هیچی بعدش نفهمیدم

یا خود خدا منم میخام یرم بین المللی که😢😢

پس چرا من هیچی یادم نیسحتی بچه مو یادم نیس که دستم دادن

همون سزارین میرفتی بهتر بود یکبار درد وحشتناکی میکشیدی و تموم ...
نی نی هم کنارت بود ....
کسایی ک دهانه رحم باز نشده یا هیچ علائم زایمانی ندارن تو روخدا نرن بستری نشن برین سزارین بشین

پارگی از داخلم داشتی؟

خیلی بد درد کشیدی ، منم طبیعی ام ترسیدم🥴

وای چقدر سختی کشیدی 😫😖😣 الان بهتری؟؟ درد داری الان؟

سوال های مرتبط

مامان Helen👶🏻 مامان Helen👶🏻 ۹ ماهگی
قسمت 6
بچمو بردن
یکی اومد بخیه بزنه، گفت زور بزن و سرفه کن تا جفتتم بیاد، یعنی من بدبخت جفتمم با سختی و درد اومد 😑
بخیه هامو زدن از واژنم تا مقعدم بخیه خورد، از ساعت 12 ظهر که بیمارستان بودم ساعت 11 و نیم شب زایمان کردم، خیلی خیلی زایمان سختی داشتم وقتی از اتاق زایمان بردنم بیرون همه اونایی که تو سالن همراه بقیه ی زائو ها بودن میگفتن الهی بمیریم برات تو زایمان مردی ما اینجا جون به لب شدیم، خلاصه خیلی درد کشیدم تا زنده ام هیچوقت نمیبخشمشون، من که به خیر گذشت و تموم شد الانم باورم نمیشه زنده م و دارم اینارو می نویسم ، ولی دیگه یا هیچوقت نمیزارم دیگه حامله بشم یا فقط سزارین، بخدا الان یک ماهه زایمان کردم تازه چند روزه میتونم درست راه برم هنوزم نمیتونم رو دسشویی بشینم، حس میکنم واژنم خیلی گشاد شده، اعتماد به نفسم کلا رفته، من نمیگم طبیعی واسه همه بده ولی واسه من افتضاح بود شاید واسه یکی دیگه اینجوری نباشه، خلاصه اگه زیاد طولانی شد ببخشید، اگه ترسوندمتونم ببخشید، تنها حرفم اینه که تورو خدا تا میتونید طبیعی زایمان نکنید ، من انقد تجربه م بد بود که هرکی جلوم بگه طبیعی خوبه میزنم تو دهنش😑
مامان اِروین مامان اِروین ۵ ماهگی
سلام مامانای گل بلاخره دوران بارداری منم تموم شد
امیدوارم همه مامانا صحیح و سالم بچه شونو بغل بگیرن🥰

تجربه زایمان رو هم خلاصه بگم
سزارین بی حسی بودم وقتی آمپول بی حسی رو زدن کل بدنم داغ شد حس بدی نداشت فقط اون لحظه ای که که میخوان پرده رو بکشن یه حس خفگی بهم دست داد ولی نذاشتم دستامو ببندن اونام بشرطی که دستامو تکون ندم قبول کردن
منم چون تجربه دوم بی حسی رو داشتم تا حدودی میدونستم چی به چیه
ولی این دفعه نفس تنگیم بیشتر بود
کادر اتاق عمل خیلی خوب بودن یکسره حرف میزدن سوال میپرسیدن تا سرگرم شم حتی کمکی دکتر اهنگم خوند ولی خب طبیعیه این حالت ها تا وقتی که بهم گفتن شکمتو فشار میدیم بچه در بیاد نترس
وقتی بچه رو درآوردن حس سبکی بهم دست داد خیلی راحت شدم انگار راه نفسم باز شد
ولی دوباره که میخواستن بخیه بزنن نفس تنگیم شروع شد ولی چون خوابم میگرفت اذیتم کم بود همون جاهم شکمم رو فشار دادن
بچه رو هم کنار خودم تمیزش کردن نافش رو بریدن وگذاشتن رو سینه ام یکم اکسیژن گذاشتن تو ریکاوری برام
بعد پرستار اومد و بچه رو نگه داشت کمک کرد بچه سینه بگیره یه ربع اینا گذشت بردنم بخش
خونریزیم خیلی زیاد بود تا گذاشتنم تخت همه جارو به گند کشیدم
ساعت1/30ظهر بردنم اتاق ساعت 4 اثر بی حسی رفت دیگه پاهامو تکون دادم ولی یکم درد داشتم که با شیاف کنترل میشد و نیازی به پمپ درد نداشتم