۳ پاسخ

پیش اموزش بده ک اول شلنگو بشوره بعد خودشو

اره به نظرم بخاطر مهده نگران نشو
بالاخره یه مکان عمومیه و شیلنگ هم آلودست ممکنه از اونجا انتقال پیدا کرده

اینم بگم جدیدا ازش ترشح میاد قبلا نبوده اصلا
از وقتی که میره مهد اینجوری شده
ممکنه چون صبحا زود بیدار میشه هوا سرده میبرمش اونجا میبرن دسشویی میشورن شاید خشک نمیکنن نمیدونم به نظرتون ربطی داره؟

سوال های مرتبط

مامان میر محمدو فاطمه مامان میر محمدو فاطمه ۵ سالگی
سلام مامانای گل
یه سوال داشتم..مانایی که پسر دارن
پسرای شما هم حین بازی سرشون رو تکون میدن ؟ یا اینکه مثلا دوتا چشمشونو تند تند باز و بسته کنن ؟
پسر من همش موقع بازی موقعی که خیلی تخلی میشه غرق بازی میشه هی تند تند سرشو به سمت چپ و راست تکون میده یا اینکه مثلا چشماشو باز و بسته میگه
میگم چرا چشاتو اونجوری میکنی میگه چشام چراغ های ماشینن دارن روشن خاموش میشن 🤦🏻
خلاصه که من خیلی حرص میخورم به خاطر این رفتاراش چند بار تذکر دادم که اونجوری بازی نکن گفته باشه چشم دیدم که یه مدت نمیکنه دوباره برمیگرده سر همون حرکات
پیش خودم فکر میکنم نکنه تیک عصبی باشه
گفتم شاید بهتر باشه ببرمش پیش دکتر تا یه کنترل بشه انشاالله که مشکلی نداشته باشه ولی اگه مشکلی هم بود خدایی نکرده بدونم
حالا یه چیزی که نگرانم میکنه اینه که نکنه واقعا تیک عصبی چیزی باشه براش دارو بنویسه دکتر
من از دارو عصبی دادن به بچه خیلی میترسم
میگم حتما این دارو ها عوارض هم دارن دیگه نه ؟😢
خیلی ناراحتم
میشه بیایین نظر بدین من چیکار کنم
مامان HeLiA مامان HeLiA ۵ سالگی
از من به شما حرف مادری که خیلی استرس عمل جراحی بچشو داشت
دوستای گلم دختر من خفگی در خاب بی اشتهایی خیلی زیاد نخابیدن خوردن انواع دارو آمپول سرم هر روز کارمون این بود نوبت دکتر بریم هر هفته با یه دکتر آشنا میشدیم میگفتن تا ۱۲ سالگی خوب میشه دخترم خیلی لاغره ۱۵ کیلو باقد ۱۰۸ فقط نگرانش بودیم خدایا تا کی اخهههه چقد دکتر بریم خلاصه حرفم رفتیم دیروز دکتر عکس آزمایش مشخص شد دخترم حالش خیلی بده و اورژانسی اول وقت عمل بشه اصلا موقع بیهوشی دخترم گریه نکردم حتی وقتی رفت عمل به مامانم گفتم بشین اینجا برم صبحانه بخرم تا اینکه دخترم از عمل اوردن پیشه من واقعن مردم اونجا بچم یزره شده بود استفراغ خونی داشت حالش خیلی خراب بود اونروز انقد پشیمتن بودم چرا قبول کردم عمل بشه تا که امروز مرخص شدیم صبح دیدم دخترم خیلی فرق کرده به خودم قول دادم هر چی سختر باشه بالاپایینی اینو بگم فردای روز سخت خیلی فرق میکنه انگار عاقلتر شدم اگه بچه شماهم اینجوریه از عمل لوزه نترسید فقط اول روزش سخته اونم بچه از بی هوشی فقط تا شب میخابه اون روز هیچی نمیخوره فرداش خودش غذا میخاد نگران نباشید مثل من نباشید آسونه شبتون بخیر اینم بماند گهواره هر کس خاست عمل کنه ببینه خیلی عمل آسونیه