سلام از مادر و دختری که از چهار صبح دو بار بیدار شدن دوباره خوابیدن
دیشب شی سختی بود هم شوهرم مریض بود هم لنام غر میزد نمیخوابید
نمیدونستم به کدوم برسم واقعا ،دیگه به هر سختی بود لنا رو خوابوندم و مشغول رسیدگی به شوهرم شدم شد سه صبح
دوباره چهار صبح لنا بیدار شد فرنی دادم پوشک عوض کردم دوباره شوهرمو بیدار کردم شیر داغ با عسل دادم همه این کارا رو تلو تلو خوران انجام میدادم😂 ،دیگه باز لنا خوابید منم خوابیدم ،دوباره هشت صبح پاشد شوهرمو راهی کردم به لنا هم رسیدم عدسی هم گذاشتم دوباره گرفتیم خوابیدیم تا الان
خونه هم شدید بهم ریختس خودمم له لهم🥹🫠
ولی بازم خدارو شکر همسرم بهتر شده لنا هم سیر خواب سرحال و خندون داره بازی میکنه🤭

بزرگ میشه یادت میره

چه حس خوبی بهم دادی ...
به معنی تمام هم مادری کردی هم همسری آفرین👌❤
خسته نباشید.
(ممکنه اینا به چشم همسر و اطرافیان نیاد ولی پیش خدا محفوظه.)

خسته نباشی

خدا قوت مادر

۴ صبح بهش فرنی دادی؟؟

عزیزم خدا قوت