۱۰ پاسخ

فقط میتونم بگم این حالتو با همسرت له اشتراک بزار چون احتمالا بعد زایمانم ادامه‌پیدا کنه و خیلی کمک لازم بشی

عزیزم سعی کن درستش کنی خونتو بیشتر دوست داشته باشی ، تنوع بده تو وسایل یا حتی غذاها توخونه خودتو سرگرم کن همین حال شما رو یکی از اطرافیان ما پیدا کرده براش شده عادت و الان فقط به قول خواهرم دیگران یجورایی دارن بیزار میشن ازین رفتارش که دائما دوست داره جایی باشه . انشاالله بعد زایمانت به سلامتی درست میشه فقط رو خودت کار کن عزیزم♥️

فردا صبح از خواب بیدار شدی خودت دوش بگیر بچت هم ببر حموم صبحونش بده تلویزیون روشن کن اسباب بازیاش بزار براش خودت هم شروع کن تیکه تیکه خونت تمیز کن و خیلی چیزای دیگه

شروع کن قران خوندن حالت خوب میشع

هیچکسی به جز خودت نمیتونه به خودت کمک کنه

عزیزم شوهرت این وسط کار برات میکنه یا براش فرقی نداره

عزیزم حتتتتتما برو مشاوره اصلا پشت گوش ننداز بعد از زایمان خیلی وضعیت سخت‌تر میشه و باید قوی باشی ای کاش اینو ی نفر اون روز بمن می‌گفت همه میگفتن ول کن ول کن ول کن ولی تو یه روز رو هم از دست نده حتی بعد از زایمان بچه تو بذار پیش ی نفر و جلسات تو برو

دکتر رفتی عزیزم؟
بعضی وقتا از کمبود ویتامین میشه
یا اینکه یه داروی بده دکتر تا خوب بشی

انشاءالله ک‌خوب میشی عزیزم عادی هست نگران نباش
من حتی تو بودم شروع میکردم کارامو میکردم همجا را تمیز میکردم چون یک نفر دیگه میخواد بیاد ب زندگیتون اضافه بشه بعد دیگه وقت هیچ کاری را نداری

مامانالطفا به سوال منم جواب بدید

سوال های مرتبط

مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 ۵ سالگی
وای که چقد عصبیم 😐
ساعت ۸ زنگ خونمون رو زدن دیدم خواهر شوهر کوچیکمه
اصلا هم خبر نداشتم میخوان بیان ما هم داشتیم شام میخوردیم دیدم تو دست شوهرش قلیونه 😕مصطفی اصلا اهل دود و دم نیست حتی قلیون هم نمیکشه نمیدونم چرا با خودش اون کوفتی رو آورده بود
وقتی دیدم عصبی شدم و حشتناک، ناخودآگاه اخمام رفت تو هم
هم بخاطر اینکه یهویی اومدن هم قلیون
ما نه قلیون میکشیم نه من دوس دارم تو خونه کسی قلیون بکشه
منم یکم میوه و چایی جلوشون گذاشتم و زیاد محل ندادم اونام ساعت ۱۰پاشدن رفتن
الان مصطفی میگه اصلا رفتارت خوب نبود می‌تونستی یکم بگی بخندی
حاله یهویی اومدنشون بکنار مشکلی نیست ولی واقعا قلیون تو دست زشت نیست خونه کسی بری ؟اونم خونه کسی که میدونی اهل قلیون نیستن
منم گفتم خوبکاری کردن تا آخرین بارشون باشه خونه من با قلیون میان
قلیون رو باید تو بیرون بکشی نه تو خونه
پدر خودم سیگاریه وقتی خونم میاد تحت هر شرایطی چه گرما باشه چه سرما میره تراس سیگار ميکشه اونوقت این بیاد خونه من قلیون بکشه
یجوری رفتار کردم آخرین بارشون باشه اینورا با قلیون آفتابی بشن
مامان کارن و کوشان 😍 مامان کارن و کوشان 😍 ۵ سالگی
مامانا اولین باری که با همسرم صحبت کردم پرسیدم سیگار میکشی اونم گفت تک و توک منم گفتم واقعا بوی سیگار اذیتم می‌کنه حتی توی خیابون از کنار آدم سیگاری رد بشم حالم بد میشه گذشت و توی نامزدی چندباری که بحث داشتیم این سیگار کشید حالا یا میخواست خودش رو آروم کنه یا من رو ناراحت کنه ...
بعدش بهم گفت تو اگه تو مخم نری منم سیگار نمی‌کشم و‌ با هم توافق کردیم و ۷ سال از اون روز گذشته واقعیت من کم‌و بیش میدونستم سیگار می‌کشه چون که به بوی سیگار خیلی حساسم ولی به روی خودم نمی آوردم تا اینکه امروز تصادفی توی پارکینگ دیدم داره سیگار میکشه خیلی بهم ریختم کاملا گیج شدم احساس میکنم فریب خوردم و این همه مدت سرم کلاه گذاشته نمی‌دونم باید چطور رفتار کنم از طرفی اصلا دوست ندارم باهاش صحبت کنم الان انگار بین زمین و آسمون هستم با خودم میگم اینکه اینجوری من رو فریب داده ببین چه کارهای دیگه هم کرده و در آینده می‌کنه
من اصلا حس مالکیت به همسرم ندارم اگه همون موقع میگفت من سیگار میکشم بهتر بود ، اینکه این همه سال من رو فریب داده رو نمیتونم بپذیرم چیکار کنم جز صحبت چون الان اصلا دوست ندارم باهاش در این مورد صحبت کنم