۱۲ پاسخ

عزیزم اکثر آقایون متاسفانه همینند

برعکس شوهر من بنده خدا شیفتی باهام نگه میداره

پسر من زمین برای خودش بازی میکنه یهو شوهرم بغل میکنه میاره میده به من، منی که کلی کار سرم ریخته

همشون همینجورین بچه هارو ما از خونه پدرمون سر جهاز اوردیم شوهر من شب ببینه گریه میکنه پشتشو میکنه به ما میخوابه

خواهر همشون همینن من پریودم بعد ۳ماه پریود شدم ۷روزه خونریزی دارم میاد خونه از من خسته تره میگم نگهش دار برم برنج بذارم میام میبینم بچه خودشو داره هلاک میکنه این فقط داره صداش میزنه میگه گریه نکن☹️😒😒

همشون مثل همن، شوهر من که میگه چون صبح باید برم سر کار الان پسرم 7 ماهش، این 7 ماه کلا تو پذیرایی می‌خوابه، چند شب پیش مربض بودم دوهفته، دیدم با بدترین حالم فقط خودم باید برا بچه شير خشک درست کنم .....

مردا همینن البته اونا چون بیرون کار میکنن خستن ماها جونمون زیاد تره منم دیشب گفتم ده دقیقه حواست باشه من ظرف بشورم سر پسرم محکم خورد زمین🤦🏼‍♀️😐

شوهر منم اصلا بلد نیست صبح میره سر کار آخر شب میاد دخترم یه دقیقه میدم دستش تا برم دستشویی سریع میارش پشت در پذیرایی هی صدام می‌کنه بیا دیگه استفراغ کرد بیا دیگه آروق داره بیا دیگه ببین چشه داره گریه می‌کنه🤕😅یه ثانیه نمیتونه بگیرش

اما امین جفتشونو برم حموم عالی نگه میداره اما جلو چشاش باشم هی میگه بیااا ببین این چشههههه

شوهر من طفلی میاد قشنگ نگه میداره بغلش میکنم من ب کارام میرسم ولی چند شب پیش رفتم دوش بگیرم ی دقیقه رفت آب بخوره دختر ۵ سالم ی قاشق برنج گذاشته دهن پسرم

مردا همه همینن خواهر منم سه شب نخوابیدم آقا چوسش هوا میره

واقعا منی

سوال های مرتبط

مامان احمد مامان احمد ۷ ماهگی
پسرم عادتشه هر شب تا خوده صبح بیداره بعد میخوابه گاهی هم یه جایش درد داره خوب تا خوده صبح گریه می‌کنه و طبیعتا من همش باهاش بیدارم و گاهی همسرمم بیداره توی این هفته و هفته گذشته همشو من تنها بیدار بودم بعضی وقتا فکر می‌کنم هر چقدر بیشتر سرویس میدی بقیه فکر می‌کنن خوب اینکه این همه جون داره پس میتونه دیگه مثلا هفته پیش پسرم تا خوده ظهر اصلا نخوابید منم همشو تنها بیدار بودم عصر آمدم بخوابم بیدار شد به شوهرم گفتم تو بگیرش و اتاق برو بیرون من بخوابم وقتی بیدار شدم میگه تو حتما از اینکه من شب خوابیدم تو بیدار بودی عصبانی بودی که میخواستی عصر بخوابی قیافه من پوکر بود برام سواله من به خواب نباید نیاز داشته باشم
حالا دیشم پسرم سرماخورده چند روزه دیشب خیلی گریه کرد غر زدم بازم من بیدار بودم البته من مثل همیشه شب قبلم نخوابیده بودم نزدیکایی ساعت پنج تا من شیر برای بچه درست کنم بچه خیلی گریه کردم شوهرم بیدار شد بغلش کرد و دیگه اون شیرشو داد بعد خواهر شوهرم آمد کمکم بچه رو گرفت. شوهرم ظهر آمده میگه واقعا باید خواهرم میمد ما خیلی به خواب نیاز داشیم
وقتی بهش گفتم ما اخه
من همش تنهام بهش بر خورد بهم گفت اصلا تو فقط برای بچه زحمت میکشی
شایدم من چون پریودم مغزم عصبیه
مامان کاکل زری مامان کاکل زری ۱۳ ماهگی
واقعا چقدر شوهر من بی شعور و بچه ست
الان یادم اومد ۴ ماهگی پسرم دورهمی بزرگ خانواده شوهرم بود
در جریانید که بچه من سینه نمیگیره
منم ۱۰۰ تا دوشیدم
بچه من اون زمان هر وعده نهاااایتا سی ۴۰ تا می‌خورد
از قضا برای اولین بار ۱۰۰ تا رو یه جا تو ماشین تو راه خورد 🤦‍♀️🗿
رفتیم اونجا اولش خوب بود
بعد گشنش شد
میرفتم تو اتاق بهش شیر بدم سینه نمی‌گرفت
میخوابوندمش بچه هاشون میومدن تو اتاق بیدار میشد
بچه به جون من نققققق میزد
شوهر من می‌گفت دم در میگفت اگه نمیخوره ولشششششش کن بیا دارن میرقصن 🗿🤦‍♀️
فکرشو بکن
بچه گشنه رو ول کنم برم برقصم
بعد بچم پی پی کرد
خواستم پوشکشو عوض کنم صداش کردم گفتم پشت در وایسا بچه ها نیان تو اتاق حریم خصوصیه بچمونه نمیخوام کسی ببینه
در رو نمی‌گرفت 🗿
مثل اینکه لج کنه ها
دستش رو دیوار بود تکیه داده بود بهش
میگفتم بابا یه وجب بذار اون ورتر در رو نگه دار
آخرش گفتم برو بیرون خودم نشستم پشت در بچه رو عوض کردم
بعد پلو شام روی بخاری بود
دقیقا تو همون اتاقی که من نشسته بودم بچمو عوض میکردم
اومدن ببرن
آقا
مگه عوض کردن بچه چقدر طول میکشه ؟
تو که پشت دری
بگو زنم داره عوض میکنه بچه رو دو دقیقه تمومه
از اون ور درررررر میزنهههههه پاشو از پشت در
میخوان پلو رو ببرن
میگم باشه بابا صبر کن تمومه
نههههه بچه رو ببر اون ور تر عوض کن اینا میخوان بیان تو

یعنی خاک تو سرم با این شوهر کردنم