یادمه 17 اردیبهشت فهمیدم باردارم ذوق مرگ شدم هفته ها می گذشت ویارام شروع شده بود 3 ماه من هر روز حالت تهوع داشتم هرچی می خوردم بالا می آوردم مثلا هفته 8 بودم میگفتم 2 روز دیگه مونده برم هفته 9 هر هفته که میگذشت واسه شوهرم تعریف میکردم الان ناخون هاشون داره تشکیل میشه انتظار میکشیدم یک هفته مه میگذشت ذوق میکردم با خودم میگفتم وایی کی برسم هفته 20 کی بشم 25 هفته خلاصه که خیلی دوران سختی بود مخصوصا دوقلو ام بودن سخت هم میشد پر چالش تر بود گریه داشت خنده داشت درد زیاد داشت
خداروشکر الان هفته 36 هستم با کلی سختی خودمو رسوندم بلاخره با سن 22 سالگی و اولین بچه بدون هیچ تجربه ای اونم دوقلو واقعا شاهکار کردم دووم آوردم
توی تاپیک ها می خوندم مامانا زایمان کردن با خودم میگفتم یعنی منم 9 ماه میشم چقدر واسه وزن هاشون استرس داشتم
خداروشکر واقعا به اینجا رسیدم 11 روز دیگه به امید خدا نینی هامو بغل میگیرم واقعا سخت بود ولی می ارزید
از ته دلم دعا میکنم همه مامانایی مه باردارن به سلامتی بگذرونن و نینی هاشونو بغل بگیرن 😍

۱۳ پاسخ

واسه منم دعا کن،انشالله انتقالم مثبت بشه و صاحب بچه یا بچه های سالم بشم🙏🏼🤍❤️

ان شاالله به سلامتی بغل کنی 😍😍 منم دلم خواست. دوسال انتظار کشیدم موفق نشدم خیلی سخته برای منم دعا کن این ماه نتیجه بگیرم 🥹

دقیقا انشاءالله که بسلامتی ودلخوشی وباخنده همیشه کنار نینی ها وخانواده سالم وتندرست باایمان وپر توکل وسرزنده وموفق باشین عزیزم برا همه مادرا دعاکن ناامید هیچ موقع نشن والهی که هممون وخانواده هامون عمر طولانی وپرتقوایی داشته باشیم

اخی یاد خودم افتادم

خودتو آماده کن برای بی خوابی ها و خستگی ها 😂🤤

سلام عزیزم
خداروشکر که بسلامتی گذشت، ان شاءا... که جوجه هاتونو به شادی بغل بگیرید❤️
دقیقا منم استرس دارم که تا ماه ۹ برسونم🤭

ای جانمممم
لطفا واسه منم خیلی دعا کن 😍
منم به حساب خودم ک تا ۳۶ هفته و ۶ روز نگه دارم میشه ۲۰ دی
۲۹ روز دیگه بچه هامو بغل میگیرم 🥹

ان شاءالله به سلامتی بقیه دوران بارداری طی کنید
بارداری دو قلو برای من خیلی سخته واقعا اذیت هستم
بدتر که دورم از همسرم 😭😭

حرفای دل منو نوشتی

الهی آمین ☺️

الهی که به سلامتی تو بغل بگیریشون عزیزم ♥️

الهیییییی 🫠😊😊😊آمین

منم چند قلو میخوام

وای عزیزم منم خیلی سختی کشیدم اولین بارداریمه؛ یعنی لحظه شماری میکنم این روزا تموم بشه خسته شدم دیگه نفس کم میارم؛ یکسره دستشویی میرم ؛ من ۳۵هفته و ۵روزم؛ دکتر گفت تا ۳۸هفته نگه میداریم یعنی ۲هفته دیگه زایمان بشه

سوال های مرتبط

مامان علیسان و فرحان مامان علیسان و فرحان ۱ سالگی
درد و دل:
امروز ۳۷ هفته شدم .خیلی خوشحالم.
با یه بچه ۱ سالو ۵ ماهه هیچ وقت فکر نمیکردم به اینجا برسم .
فکر میکردم زایمان زودرس میکنم و بچم میره دستگاه ‌. توی این بارداری روزای پر ریسکی رو گذروندم.
۳ ماه اولش فقط با گریه و افسردگی گذشت. تا دوماه به پسرم شیر خودمو میدادم و روزای خیلی بدی میگذروندم. شیر نداشتم ولی پسرم سینمو ول نمی‌کرد. یادمه از ۲۴ ساعت ۲۰ ساعت فقط زار میزدم که چرا الان بابد باردار باشم .بعدشم که طول سرویکسم کوتاه شده بود و مجبور بودم همچنان هر روز پسرم که به شدت بغلی بود رو بغل کنم .
خدایا شکرت که به این هفته رسیدم .ازت ممنونم خدا .
علیسان ۳۷ هفته و ۲ روز به دنیا اومد و طی یه اتفاق نادر ریه هاش کاملا نارس بود و ریه ها نموتراکس خودبه خودی کرد و در نتیجه عفونت و ....... .۱۰ روز ان آی سیو بستری بود و اتفاقی که براش افتاد توی نوزادان نارس هم به ندرت پیش میومد .نمیدونم حکمت خدا چی بود ولی هر چی بود مهم اینکه که بچم با سلامتی کامل مرخص شد .ولی خدا میدونه من توی اون ۱۰ روز ۱۰ سال پیر شدم .
دلم میخاد این سری که زایمان کردم بچمو بزارن تو بغلم و با بچم بدون هیچ دردسری بیام خونه .
مامانا با دلای پاکتون برام دعا کنین این سری همه چی خوب باشه خیلی نگرانم .
احتمالا هفته دیگه سز میشم