، امروز هم بردیم چک کرد گفت همه چی خوبه بخیه ها جذبی و احتمالا به همین یه بار عمل مشکلش برطرف شده ولی صد درصد رو ماه دیگه بهتون میگم و در آخر هم صحبت‌های آرتا رو بگم بهتون وقتی سوند رو کشیدن ولی پانسمان بود شب پتو رو کشید کنار با انگشت به شوشولش میزد میگفت شوشول خوب شدی؟ دیگه شیلنگ ندار؟ بعد رو میکرد به من و باباش میگفت خوب شده☺️ اولین بار هم که دید ادرارش به صورت سوزنی یکی به چپ و یکی به راست میره هی با حرکت سرش به سمت چپ و راست نگاه می‌کرد میگفت مامان جیشم داره پرواز میکنه😂
و دو روز بعدش که پانسمان هم باز شد بردم دستشویی دیدم نگاه کرد بهش بعد با حالت تعجب و خنده گفت مامان شوشولم چرا کچل شده😅 الان هی میره دستشویی نگاه میکنه میگه مامان شوشولم کچله بریم مو بکاریم😅 چون باباش دو ماه پیش مو کاشته بر اساس اون میگه🤣🤣
الانم میره عروسکاشو برمیداره میگه شوشول عمل کنم، دیروز در این رابطه با مشاورش هم صحبت کردم گفت طبیعی خودش از سرش میافته چیزی بهش نگید، هنوز ورم و کبودی داره و بخیه هام جذب نشدن ولی در کل حالش خوبه،، ممنون دوستای خوبم که جویایی احوال آرتا بودید دوستتون دارم امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشید🥰😍

۱۷ پاسخ

عزیز کدوم بیمارستان بردیش
کرج یاتهران

عزیزم کدوم بیمارستان کرج بردین؟پیش کدوم دکتر؟
چون ب پسر دوست منم گفتن همین مشکل رو داره باید۶ماهگی عمل بشه

آخ عزیزم درکت میکنم چقد سخت گذشته بهتون الهی قربونش برم پسر کوچولوت که روزای سخت روگذروند. انشالله دیگه هیچوقت کارتون به بیمارستان نکشه. ممنونم که تجربت رو دراختیارمون گذاشتی

عزیزم 😢😢
می‌فهمم که خیییلی خیییلی سخت گذشته به همه‌تون
هیچ تجربه‌ای سخت‌تر از این نیست اصلا 🥹🥹
خداروشکر که گذشت و امیدوارم هیچ وقت دیگه به دکتر و بیمارستان احتیاج پیدا نکنید❤️

الهی بگردم خداروشکر گل پسرت بهتر شده❤ عزیزم مشاورش کیه؟تلفنی هم مشاوره میده؟

عزیزم خداروشکر که به سلامتی عمل کردین و از استرس این کار در اومدین .
روزای خیلی سختی رو گذروندین اما خب چاره ای جز گذروندن این روزا برای بهبودی کامل نبوده
انشالله که همیشه سالم و سلامت باشه .
منم پسرم ماه دیگه عمل داره و پر از استرسم با این تفاوت که دکتر حرف از سوند و این جور چیزا نزد

قربونت برم چقد سختی کشیدین بیشتر آرتا جان انشاالله که حال گلپسرت خوب بشه و سلامتیشو به دست بیاره و دیگه احتیاج به عمل نداشته باشه

خدارووووشکر عزیزم

سلام بانو الحمدلله که به خیر گذشته درسته سخت گذشته اما شکر به خیر گذشته ان شاالله به عمل دیگه ای احتیاج نداشته باشع الهی که خدا هیچ کس و با این دکترای پولکی بی سواد و بی تجربه در نندازه خیلی راحت با جون و سلامتی همه بازی میکنن خداروشکر که با پافشاری نزاشتی خدایی نکرده بلایی سر بچه ات بیاد و الان سالم سلامت کنارته

سلام عزيزم
با تك تك پستات بغض كردمو اشكي شدم
من خودم كلا ادم قوي هستم و ادعام ميشه از پس مواقع حساس برميام
ولي الان تمام بدنم لرزيد
خدا ميدونه چقدر براتون دعا كردم
تو قوي تريني دختر حاضرم ايستاده باايستمو برات دست بزنم🫡
انشاللع ديگه هيچ وقت براتون پيش نياد

خداعافیت وسلامتی بده.باهراسترس ودلهرت بخدااسترس ودردوحس کردم.نمیدونم این بچه چیه که حتی سرماهم میخوره ماپیرمیشیم.ازخدامیخام تن همه ی بچها ی سرزمینم سلامت باشه همیشه خندوشادی ازسرذوق توخونهامون بپیچه.خداارتاروخفظ کنه برات جانم

چرا عمل شده
چسبندگی داش

خداروشکر که حالش خوبه ،
برای دخترمنم دعا کن فردا باید ببرم برای عمل دارم دق میکنم

من که گریم گرفت برای پسرت
خدا کمکش کنه دیگه سلامت باشه

خداروشکر عملش با موفقیت انجام شد عزیزم

امیدوارم با همین عمل کامل رفع شده باشه مشکلش
خداروشکر که با هر سختی ای ک بوده،گذشته و تموم شده❤️

الهی شکر ک حالش خوبه
انشالله دیگه هیچ بچه ای هیچ مشکلی نداشته باشه

سوال های مرتبط

مامان آرتا😍🥰 مامان آرتا😍🥰 ۲ سالگی
سوند رو خارج کردن حالا سوند چسبیده بود بچم هواررر میکشید به هرحال خارج شد تا لوله امد بیرون بچه با شدت ادرار کرد و تمام دکترها و پرستارهای که پیشش بودن خیس شدن، پزشک آرتا رو ناز میداد که ادرار کن ، بچم ادرار  کرد ساکت شد، بعد من رو به اون پزشک اولی کردم گفتم شما چطوری میگفتید مثانه بچه خالی، حالا چون زودتر سوند رو خارج کرده بودن، پزشک جانشین گفت که شنبه صبح بچه رو بیار پشت در اتاق عمل که استاد خودش چک کنه، دیگه آرتا رو آوردیم خونه از بیمارستان تا خونه آرتا تو ماشین حرف زد ، دردش به جونم انگار بچم جون گرفته بود، خونه امدیم گفت مامان من دیگه شیلنگ ندارم راه برم؟؟ بمیرم براش پاهاش قوت نداشت می‌لرزید و نمیتونست بدون کمکی راه بره ، جمعه موقع ادرار فریاد می‌زد و ادرارش یا قطره ای یا بصورت سوزنی یکی به سمت چپ یکی راست میومد، 🫠
جمعه رو گذروندیم صبح شنبه بردم پشت در اتاق عمل رو تخت خوابید تا دکتر ۸ صبح امد چک کرد گفت خوبه گفتم موقع ادرار درد داره گفت چون بخیه داره و سوند رو زود کشیدیم طبیعی و مجاری ادراری جدید هست پس طبیعی وگفت قطره قطره و سوزنی ادرار کردنش هم طبیعی ببرید خونه هر ۱۲ ساعت داخل آب گرم بشینه بعدش چرب کنید، تا چهارشنبه بیارید مطب ببینم یعنی امروز،
مامان آرتا😍🥰 مامان آرتا😍🥰 ۲ سالگی
فردایش خون خیلی زیاد بود بردم اورژانش پزشک خودش نبود چک کردن گفتن مشکلی نداره ببر خونه، آوردم خونه دیدم از بغل پانسمان خونریزی داره موقع دفع مدفوع بیشتر میشه، دوباره تماس گرفتن گفتن بیارید اورژانش بردیم چندین ساعت چک کردن دم صبح مرخص کردن آوردیم خونه ولی همچنان داخل سوند خون بود که گفتن طبیعی، من میدونستم یه چیزی این وسط غیر طبیعی خلاصه کار ما شده بود از خونه به سمت اورژانس از اورژانس به سمت خونه، بله نصف شب دیدم بچم فقط داره خون میره داخل سوند، ساعت ۵ صبح بود لباس پوشیدم به همسرم گفتم من تحمل ندارم میرم دم در بیمارستان میشینم تا پزشک خود آرتا رو ببینم چون پزشک آرتا فقط دوشنبه و چهارشنبه صبح ها کلینیک ویزیت میکنه، و بقیه روزا از ۸ صبح بیمارستان برای عمل اون روز هم سه شنبه بود ، رفتم جلو در بیمارستان از ساعت ۶ صبح نشستم ساعت ۸ صبح بود دیدم پزشک وارد شد سریع رفتم پیشش و عکسهای آرتا رو نشون دادم گفت برو سریع بچه رو بیار پشت در اتاق عمل بگو من صدا کنن، منم امدم خونه آرتا رو حاظر کردیم بردیم دیگه پزشک عمل رو شروع کرده بود که دوساعت مناظر شدیم امد آرتا رو چک کرد گفت بخیه رفته داخل مجاری ادرارش زخم کرده و داره خون میره داخل سوند به هر حال بچه رو آزمون گرفتن و کاراشو انجام دادن دیگه وقتی بهمون گفتن ببرید خونه غروب بود
مامان آرتا😍🥰 مامان آرتا😍🥰 ۲ سالگی
سلام صبحتون بخیر خوشگلا🌹 بیاید داستان دیشب رو تعریف کنم براتون ببنید برای کسی چنین اتفاقی افتاده🥺 الان از شنبه همسرم رفته مسافرت کاری من نرفتم چون آرتا چهارشنبه نوبت دکتر داره گفتم کرج بمونم حالا بگذریم، شب اول رفتم خونه مامانم دیروز برگشتم آرتا رو بردم شهربازی کلی هم خوش گذشت آوردم خونه شام دادم بازی کردیم خوابید ، تو خواب مقل همیشه از این پهلو به پهلو میشد دیگه من ترفتم تو اتاق خودم گفتم همینجا پیشش بخواب نصف شب دیدم با گریه بیدار شد هی میگه مامان هنگام هنگام هنگام گفتم جانم مامانم هی داد میزد مامان گفتم مامان من اینجا گفت تو نه اون یکی مامان از اتاقش با گریه و حال خیلی بدی امد بیرون با دستش وسط پذیرایی نشون میداد میگفت مامان بغلش کردم گفتم من مامانتم مامان هنگام منم هی میگفت نه اونیکی مامان اوردم بهش آب دادم تو بغلم با حالت هق هق خوابش برد ، صبح بیدار شد ازش پرسیدم من مامانتم گفتن یکی دیگه مامان هست گفتم چه شکلی گفت زرد ، موهاشم سفیده😑😑 بچه ها یعنی چی ببرم پیش مشاور بنظرتون؟؟ البته دیروز هم مدفوع نکرده میگم شاید دل درد یا سنگینی معده داشت، صبحم برم دستشویی میگفت تونم چرا درد میکنه گفتم پی پی داری نتونست انجام بده حالا مدفوع رو درستش میکنم ، ولی حرکت دیشبش منو خیلی تو فکر برده 🥺🥺🥺🥺
مامان آرتا😍🥰 مامان آرتا😍🥰 ۲ سالگی
آرتا رو آوردیم خونه همه چی خوب بود ولی خونریزی بیرون پانسمان رو داشت ولی چون زیاد نبود پزشک گفت مشکلی نیست، پنج شنبه صبح ادرار آرتا رو خالی کردم بستم دیدم اصلا از شب ادرار داخل کیسه نیست نگران شدم مایعات دادم تا ظهر دیدم اصلا ادار نیست فقط خون هسن بچه هم هی زور میشه انگار زیر دوش آب کل بدنش خیس از پیشونی و موهاش آب می‌چکید و گریه شدید زنگ زدم اورژانس توضیح دادم گفتن طبیعی، هی گفتم بابا از دیشب ادرار نیست گفتن طبیعی، بچه با هر زوری که میزد جیغ میکشید از بغل سوند ادرار قطره قطره میریخت بیرون، بازم شال و کلاه کردم به همسرم گفتم پاشو بریم بیمارستان بچم از دستم رفت، رفتیم خلاصه دوتا جراح دیگه امدن چک کردن گفتن این مثانه خالی گفتم بابا از دیشب لیتر و آب و آبمیوه خورده چجوری خالی، گفتن ببرید خونه گفتم نمیبرم لطفا بگید پزشک جایگزین بیاد بچم جیغ میزد انقدر اونجا پا فشاری کردم تا پزشک جایگزین امد آرتا رو دید گفت الان میام برم به استاد زنگ بزنم( همون جراح آرتا) خلاصه پنج دقیقه بعد برگشت سریع آرتا رو جا به جا کردن و گفتن سوند بسته شده برگشت ادرار فشار به مثانه و کلیه و کمر😰
مامان باراد💙 مامان باراد💙 ۳ سالگی
سلام مامان های گلم و دکتر عزیز

یه سوال داشتم

پسر من ۲ سال و نیم هست و ده روزه صبح تا ظهر از پوشک گرفتمش و از دیروز خودش گفت عصر هم پوشک نکن و همه جیش ها رو میگه تا شب اما موقع پی پی میگه بریم دسشویی اما پی پیش نمیاد و میگه بریم بیرون باز ۵ مین بعد میگه بریم پی پی نمیاد و آخر خسته میشه میگه پوشک کن که پی پی کنه .

تمام علائم از پوشک گرفتن هم داره جز اینکه شبها تا صبح خیلی جیش میکنه و پوشک دو بار عوض میکنم .( الان روال این هست که از صبح تا شب بازه فقط شب تا صبح پوشک میکنم و موقع پی پی خودش میگه پوشک کن . )


حالا ادامه بدم به این روند که از صبح تا شب باز هست و جیش رو میگه ولی با پوشک پی پی میکنه یا نه ؟

و اشکال نداره روز باز بذارم شب همچنان پوشک کنم تا روز که تثبیت شد شب رو بگیرم ؟

و اینکه الان پسرم با این چیزایی که گفتم داره همکاری میکنه یا نه و امادگی داره یا نه هنوز ؟ چون حس مبکنم باید راحت تر میگرفتم اما انگار سخت شده یا طبیعیه و خوبه ؟


لطفا راهنمایی کنید ممنون میشم .
مامان آیه مامان آیه ۳ سالگی
بچه ها امروز آیه رو بدم دکتر به خاطر سرفه هاش ، در مورد پوشک از دکترش سوال کردم گفت شما اصلا پوشکو ازش نمیگیری فقط توالت رو بهش نشون می دی ، یا میگی که ما وقتی دستشویی داریم میریم توالت ولی نباید مجبورش کنی بگی پی پی دارم یا جیش دارم یا هی تند تند ببریمش دستشویی گفت اگر اینکار رو بکنی علم پزشکی ثابت کرده بچه هایی که تحت فشار پوشک رو کنار می دارن دچار یبوست و سردی و افتادگی مثانه میشن و دکترش گفت اون موقع باید درگیر داروهای صد یبوست بشه
واقعا هم اینطور شد من به ایه روز اول گفتم مامان باید پی پیتو تو دستشویی کنی می دیدم یه گوشه داره کار می کنه سریع به حالت مسابقه می گفتم هر کی زودتر رفت دستشویی براش برچسب گرفتم روز اول پی پیشو تو دستشویی کرد ولی روز دوم از صبح تا شب اصلا پی پی نکرد دختر من که در طول روز دو بار پی پی همیشه می کنه

به دکترشگفتم آخه مادر بزرگا و بقیه می گن تو مقصری تو داری تنبلی می کنی ... دکترش گفت بزار بگن سلامتی جسمی و روحی فرزندت مهمتر از حرف بقیه است
واقعا هم راست گفت منم گفتممی ذارم خود آیه به آمادگی برسه خودش بهم بگه