۳ پاسخ

واقعا الانم رفته شکایت گرده که من توهین وتهدیدش میکنم که جرمش زندانه یاشلاق خانوادشم میان شاهدمیشند که من محکوم بشم بعدبخاطر آبروم به پاش بیفتم که رصایت بده که حرفشو گوش کنم توافقی جدابشیم منم به مهریم اقدام کردم اول این ماه دادگاهمونه هرشکایتی که زندان داشته باشه میره شکایت میکنه من اصلاباهاش ارتباطی ندارم تو۱۸ماه چنددفعه حرف زدیم من فقط خواهش کردم برگردیم سرزندگیمون بخاطر بچه درصورتی که اون منوهمش توهین میکنه من سکون میکنم که نکنه بچمونشونم نده یانزاره ببینمش الانم ۶ماهه اصلا ندیدمش فقط ۳ماه پیش دودقیقه ازش خواهش کردم توروبیکا دیدمش

خداروشکرکن که بچت پیشته تا صبحم نخوابه مهم نیست نازمو بکش قدر لحظه لحظه هاشو بدون منم خسته میشدم غرمیزدم همش الان حسرتشو میخورم ۱۸ماهه ازش دورم فقط دوباردیدمش ۶ماهه هم اصلا ندیدمش فقط هرثانیه باشیرین کاری‌اش وکارای هم دلم خونه هم خوش

رخت خواب هارو بنداز تلویزیون وخاموش کن چراغ ها خاموش میره تو جاش مجبوره بخابه

سوال های مرتبط

مامان مانِلی و مهرسام مامان مانِلی و مهرسام ۴ سالگی
مامان پرهام مامان پرهام ۳ سالگی