۹ پاسخ

خب شما ک میخوای تو خونه انجام بدی
کلی پیج تو اینستا هست ک آموزش دارن
یا نرم افزارهای ورزشی

عزیزم بزار خانه بازی یا جاهایی ک معتبرن و بچه هارو نگه میدارن

عزیزم ببر بچتو. من پسرمو میبرم یه کنار میشینه کارتون میبینه خوراکی هم میبرم واسش البته بچه آرومیه خداروشکر الان پنج ماه میرم
منم کسیو ندارم نگه داره از طرفیم دلم پوسید تو خونه صبح تا شب
متاسفانه آلان هوا سرد شده نمیدونم چیکار کنم واسه رفت و آمد

منم همینطور

گوگل سرچ کن میاره
اینستا کلی آموزش هست

خب دخترتو باشگاه ثبت نام کن خودتم اون تایم برو
من الان سه ماه دختر مو نوشتم باشگاه خیلی دوس داره ولی من چون یه پسر ده ماه دارم نمیتونم خودمم برم اون یک ساعت و تو باشگاه میشینم با مامانای دیگ

منم دوست دارم برم باشگاه و یکم زه خودم برسم . ولی چه کنم الان خیلی ویروس زیاده و آرتمیس هم بد مریضی هست. میترسم بزارم . گفتم بهار هوا بهتر بشه چند ساعت بزارم . یه جا هم رفتم صحبت کردم ولی مهدش به درد نمیخورد.
مسئولش یه زن بداخلاق بود . به من میگه بچه سه ساله باید خودشو بشوره 🤐
آخه یکی نیست بگه تو سه سالت بود خودتو میشستی.🫣

منم خیلی دوست دارم برم باشگاه اما مثل شما کسی نیست بچمو نگه داره

صبح ها بزار مهد کودک دیگه بزرگ هستش شما برو باشگاه من همین کار میکنم

سوال های مرتبط

مامان 🌸زهراخانم+🤰🌸 مامان 🌸زهراخانم+🤰🌸 هفته بیست‌وچهارم بارداری
سلام خانوما هر ماه چند بار بچتون رو پارک میبرید؟
پارک‌هایی که تاب و سرسره و.. دارن میبرین یا
برقی ها و استخر توپدار و یا خانه بازی؟
ما که خیلی کم میبریم خیلی دلم مونده واسه این قضیه، اکثرا شوهرم میگه وقت ندارم، خیلی دلم میگیره
ولی در کل راضیم ازش
از طرفی هم خودم نمیتونم تنها ببرمش چون پارکی که نزدیک خودمونه بدرد نمیخوره
ماشین هم که دست شوهرمه واقعا سختمه فقط برای یه پارک اسنپ بگیرم برم و بیام اونم دست تنها بدون همسرم بچه رو کنترل کنم..
گاهی میگم دلمو بزنم به دریا چقدر منتظر بمونم تا وقت بشه یبار امتحان کنم خودم تنها برم ببینم چقدر سختی داره.. نمیدونم.. شماها چه میکنید؟
ولی خدا (پدرجون) پدرمو حفظ کنه اون بنده خدا دخترم رو میبره
یعنی تعداد پارکهایی که اون بنده خدا برده نسبت به ما ۹۰ به ۱۰ درصده
ما کلا خیلی کم پیش میاد تنها(با بچه) برم پارک یا تنها برم بازار
معمولا باید همسرم یا مامانم یا دوستی خلاصه یه همراهی با من باشه
شماها چطور هستین؟
مامان آسنا و آرتین مامان آسنا و آرتین ۴ سالگی
امروز با شوهرم و بچه هام رفتیم یه دوری بزنیم. بعد شوهرم کنار یه پارک نگه داشت تا دخترم یکم بازی کنه. پارکم امروز تعطیل بود خیلی شلوغ بود. دختر منم عاشق تاب بازی. تاب هام همه پر بود منم گفتم دخترم بریم بازی‌های دیگه رو بکنیم بعد برگردیم تاب بازی اما گریه میکرد میگفت فقط تاب. یکی از بچه ها خیلی رو تاب مونده بود منم رفتم اونجا ایستادم که اومد پایین دخترم رو سوار کنم. اما دخترم همش گریه میکرد که زود. زود میخوام سوار شم. اصلا مفهموم صبر یا نوبت رو نمیفهمه. بعد مامان اون پسر به من گفت دخترت چند سالشه گفتم سه سالشه. گفت پس چرا اینطوری رفتار میکنه. باید تو این سن مفهوم نوبتی رو بدونن. حتما یه دکتر ببر نرمال نیس. راستش فک میکردم شاید حرفای خانوم درست باشه اما از طرفیم خیلی ناراحت شدم. از اون موقه همش تو فکرم و رفتارای دخترم رو زیر نظر دارم. به شوهرم گفتم میگه تو زیادی حساسی تا یکی حرفی میزنه روت تاثیر میزاره. ولی خب واقعا خیلی درگیرم. دخترم خوب حرف نمیزنه فقط کلمه میگه جیغم زیاد میزنه ولی بنظرم بخاطر حرف نزدنشه. بردم دکتر مغز و اعصاب. دکتر پیشنهاد داد که حتما اول ببرم کاردرمانی چون باید درک و توجهش کامل بشه. که بتونه حرف زدنم یاد بگیره.. اما خب هنوز پیشرفت چندانی نکرده. هنوز نتونستم از پوشک بگیرم. هنوزم خوب دستور پذیر نیس. البته چیزایی که به نفعشه و دوس داره رو زود میفهمه و انجام میده اما بقیه موارد نه. و خیلی چیزای دیگه. دلم خیلی گرفته انگار یه غم رو دلم سنگینی میکنه دلم نمیخواد این موضوع رو هم به کسی بگم فقط به شوهرم میگم که یکم دلم آروم بشه اما اون همش میگه زیادی حساسی چیزی نیس😒