۱۸ پاسخ

تنها دلیل تفاوتش رفتار مرده

بنظرم اگه کمکی داشته باشی حالت بهتره بیشتر واسه خودت و زندگیت وقت میذاری من ک خانواده هامون شهرستانن کسیو ندارم شوهرمم دیرمیاد واقعا کلافه و عصبی میشم

مورد دوم فقط و فقط و فقط برمیگرده به رفتار همسرشون

ولی به نظر من این ما هستیم که باید با شرایط کنار بیایم
اگه بخوایم یه بچه خوب تربیت کنیم اول باید حال خودمون خوب باشه
باید به چیزایی که رو اعصابت تاثیر بد داره فکر نکنی هیچی برات مهم نباشه
یعنی فکر مزاحم نداشته باشی تا تمرکزت رو بزاری رو حال خوب وتربیت خوب
باید خودمون رو تغییر بدیم
هرچند منم دارم تلاش میکنم ولی هنوز صد در صد نتونستم
به نظر من هیچ کس صددرصد نمیتونه

مورد دومی منم منی که سه تابچه اوردم هیچ وقت شوهرم حمایتم نکرد ادم حسابم نکرد دست تنها خودم بودمو خودم شدم یه مادر افسرده پرخاشگر

مود دومیابچشون بده و ازیت میکنه

یه شوهری هست به زنش عشق میده محبت میده
کمک حالشه درکش میکنه
یه شوهری هم هست وقتی میاد غر و نق که چراغذا اماده نیست چرا خونه بهم ریختس
صدا بچه بیاد بچه رو دعوا میکنه که صدات نیاد توسرم میخوام بخوابم خلاصه گاوه مث شوهرمن
اونوقت این خانم چطور حال دلش خوب باشه که حال زندگیشم خوب باشه

بنظرم همه ادما این دوتا حس و تجربه میکنن
حتی اونی هم ک شادو خوشبخته باز ی روزا ناراحت و بی حوصله ست و بالعکس

بنظرم هردو مورد ب خود مادر ارتباط داره که چطوری با شرایط کنار بیاد و نحوه رفتار با خانوادش و بچه دست خود آدم ....
البته کمک داشتن خیلی مهمه

من اطرافیانم دوست دارن که بچمو نگه دارن متأسفانه من اعتماد ندارم و می ترسم

واقعا هم خانما خسته میشن هم آقایون به نظرم این خستگی خیلی تاثیر می‌ذاره تو روابط

به نظرم فقط کمک دست بودن همسر مهم نیست همسر من صبح زود میره سر کار شب ساعت هفت یا هشت میاد خب خودشم خسته هستش ولی خب من ازش کمک می خوام شبا هم نوبتی بهش شیر میدیم هفته ای هم یکبار صبح تا غروب کمکی دارم که خدایی کافی نیست واقعا خونه ای که توش بچه هست هر روز مرتب کردن داره خود بچه باید وقت بذاری باهاش بازی کنی غذاهاشو براش آماده کنی که اگه مثل دختر من غذا خور نباشه که خب این خودش یه چالش بزرگیه که می‌ره رو مخ آدم من خودم هر روز خدامو شکر می کنم که یه دختر سالم و ماه بهم داده واقعا عاشقشم ولی خب واقعا خسته هم میشم همسرم هم بیشتر از این از دستش بر نمیاد به نظرم کمک اطرافیان خیلی تاثیر خوبی می تونه بذاره که خب من ندارم

من از مورد اولم خیلی ب بچم میرسم و عشق میورزم با اینکه هیچکس بچمو نمیگیره و شوهرم برا ی دقیقه هم‌نمیزاره پیشش
و با هم اینا من با خانواده شوهرممم تو ی خونه ایم اما هیچکس دخترمو نمیگیره

من دسته اولم خدارشکر میکنم ک خدا بهم لطف کرد یک بچه سالم بهم داد چرا ناراحت باشم یا پرخاشگر اینم بگم نه کمکی دارم نه همسرم کمک میده و بسیار بی احساس چرا من خودمو بچم بخاطر یک مرد جهنم کنم

من از دسته ی اولم و نمیتونم دلیل خاصی براش پیدا کنم
ولی با آمدن پسرم انگار دوباره متولد شدم شدم آدمی که با خودش دنیای اطرافش وهمه آدما تو صلح

به نظرم به حوصله طرف برمیگرده که پرحوصله وبیخیال باشی خونت کثیف شداهمیت ندی من جاریم۲قلوداره انقدارومه اصلا هیچی براش مهم نیست اونوقت من بایدهمه چیم رونظم باشه وواقعاعصبی شدم اصلا هم وضع مالیه خوبو شوهرخوبم تاثیرنداره من همرودارم

عزیزم کلا برمیگیرده ب بابای بچه.من خودم اینو ب تجربه دارم میگم اگه ادم شوهر خوبی داشته باشه مادر خوبی میشه.وقتی زندگی ادم کوک نیست وقتی پول نداری کقتی شوهرت هیچ جا بچه رو نمیگیره یه کم واسه خودت تنها باشی وقتی هرگز کمک حالت نیست وقتی نمیتونی ۲ ساعت بچه رو ب کسی بسپاری یه ارایشگاه بری خب معلومه که نمیتونی شاد باشی.وقتی ادم مادر میشه وقت کم میاره نیاز ب همدلی داره

روحیات همه مثل هم نیست منم اوایل پرخاشگر شدم عصبی شدم زود از کوره در میرفتم

سوال های مرتبط

مامان نازنین و یاسمین مامان نازنین و یاسمین ۱ سالگی