۴ پاسخ

من خودم هفت ماهه که بود پسرم دومی حامله شدم حیلی سخت بود ولی الان بزرگ شدن خداروشکر

نگین تو رو خدا میترسم واقعا توانی ندارم😭

افسردگی بعد زایمان گرفتم کم کم کنار اومدم دگ

اره من..هنوزبعددوسال باهاش کنا نیومدم ولی جونمو براش میدم چون گناه داره دیگه کاریه ک شده..ولی وقتایی ک ناراحتم میگنه اذیتش زیادمیشع یااینکه غذانمیخوره و نمیخوابه همش میکم کاش انداخته بودمش گاهی ک دیگه خیلی اعصابم خوردمیشه دادمیزنم میگم خدایا من ک بچه نمیخواستم چرادادی چرا ب اونایی ک همه چیاشون فراهم بچم میخوان نمیدی‌‌..ولی سریع بعدش از گفته خودم پشیمون میشم..دلم براش میسوزه میگم اون هیچ کارس

سوال های مرتبط