۱۰ پاسخ

خدارو شکر دعا کن منم تا اون موقع برسونم

عزیزم ان شالله بسلامتی زایمان کنی و کوچولو رو بغل بگیری

خداروشکر ، و خداقوت به شما مامان قوی😍

الهی شکر،انشاالله به سلامت به موقعش نی نی تو بغل بگیری❤️

انشالله بموقع بفل بگیریش❤️

خداروشکر عزیزم که تموم این سختی ها را پشت سر گزاشتی❤️❤️

انشااله بسلامتی و دل خوش زایمان کنی چیزی نمونده🤩

طبیعیه که من بغض کردم؟
چقدر احساساتتون و قشنگ بیان کردی....

آفرین مامانیه با احساس💚

خداروشکر عزیزم

خداروشکر گلم

سوال های مرتبط

مامان ایلهـ👶🏻ــان💙 مامان ایلهـ👶🏻ــان💙 ۲ ماهگی
و بالاخره ماه آخر 😍
روزهای زیادی باهم عاشقی کردیم
روزهای زیادی هر نفسی که کشیدم یادم اومد که تو نفسم شده ای
روزهای زیادی  در دلم آروم آروم رشد کردی و بالیدی .
اکنون روزهای کمی تا پایان راهمان مانده ،
پایانِ راهِ  نه ماهه دو نفرمان که آغاز راه دیگریست،
راهی روشن که پذیرای گامهایِ کوچکِ دورانِ کودکی ات خواهد بود .
و بسترِ گامهایِ بزرگِ آینده ات را خواهد ساخت.
روزهایی که گذشت خوب بود ، با همه سختی هایش شیرین بود
در عین عجیب و غریب بودنش.
احساس اولین روزهای مادری ،
اولین تکانهایت و خیلی اولین های دیگر هیچ گاه فراموش نخواهد شد.
سر به روی شانه های مهربانی خدا گذاشته ام .
دفتر سرنوشتت را خود مهربانش نوشته
و من میدانم که بهترین را برایت و برایمان میخواهد.
به مهربانی بی حدش که فکر میکنم ارامش عمیقی وجودم را میگیرد
حتما تو هم حس میکنی این لحظه های ناب را …
حال خوش این لحظه هایم را از تو دارم و تورا از لطف بیکران خدای خوبم
شاکر اویم که تورا به من عطا کرده …
هر لحظه هزار بار شکرت ای خالق خوب اسمانها🥺
الهی همه اقدامیا چشم انتظارا زودی دامنشون سبز شه ❤️
خدایا برای وجود ایلهانم شکرت👶🏻
مامان جوجه🐣 مامان جوجه🐣 ۱ ماهگی
روزهای زیادی باهم عاشقی کردیم
روزهای زیادی هر نفسی که کشیدم یادم اومد که تو نفسم شده ای
روزهای زیادی  در دلم آروم آروم رشد کردی و بالیدی .
اکنون روزهای کمی تا پایان راهمان مانده ،
پایانِ راهِ  نه ماهه دو نفرمان که آغاز راه دیگریست،
راهی روشن که پذیرای گامهایِ کوچکِ دورانِ کودکی ات خواهد بود .
و بسترِ گامهایِ بزرگِ آینده ات را خواهد ساخت.
روزهایی که گذشت خوب بود ، با همه سختی هایش شیرین بود
در عین عجیب و غریب بودنش.
احساس اولین روزهای مادری ،
اولین تکانهایت و خیلی اولین های دیگر هیچ گاه فراموش نخواهد شد.
سر به روی شانه های مهربانی خدا گذاشته ام .
دفتر سرنوشتت را خود مهربانش نوشته
و من میدانم که بهترین را برایت و برایمان میخواهد.
به مهربانی بی حدش که فکر میکنم ارامش عمیقی وجودم را میگیرد
حتما تو هم حس میکنی این لحظه های ناب را …
حال خوش این لحظه هایم را از تو دارم و تورا از لطف بیکران خدای خوبم
شاکر اویم که تورا به من عطا کرده …
هر لحظه هزار بار شکرت ای خالق خوب اسمانها🥹❤️
۶بهمن ۱۴۰۳به وقت نه ماهگی🤰🏼🫀
مامان فندق هام مامان فندق هام ۱ ماهگی
بالاخره رسیدم ب ماه نهم
ب خودم خدا قوت میگم و ممنونم از خدا ک همیشه هوامو داره
با تموم سختی ها و چالش های دشوار بارداری این مرحله رو هم پشت سر گذاشتم
مثل همیشه امشب شاکر خدایی هستم ک منو لایق دونسته این دو کوچولو رو توی وجودم تکامل بدم و رشد کنن
توی این بارداری سختی ها و دشواری های زیادی کشیدم چ شب ها ک با گریه و درد گذروندم و چ روز هایی ک ب امید دیدن روی ماهشون تحمل کردم شاکرم خدایی رو ک اگر هم درد و عذابی بود چه بسا برای سنجیدن صبر و تحملم بوده و خداروشکر ک تونستم تا اینجای راه رو با توکل ب بزرگی خودش پیش ببرم
۸ ماه پر از چالش های دشوار گذشت و الان توی چالش جدیدی قرار کرفتم ک فقط با نگاه بالا سریم میتونم بگذرونمش
دکترا میگن دخترم دو هفته از پسرم کوچیک تره و افت وزن داره شنبه قراره دوباره سونو بشم و اگه تغییری نکرده باشه ختم بارداری میدن
میدونم ک اگه از تمام دنیا نا امید بشم یکی رو دارم ک تمام امیدم ب خودشه و میدونم شاید ب مو برسه ولی نمیزاره پاره بشه


به امید روزی ک تایپ کنم دخترم و پسرم سالم و سلامت بغلم هستن و باز هم با یقین بگم شکر خدایی را ک عیچ وقت بنده اش را نا امید نمی‌کند 😊😊