روزهای زیادی باهم عاشقی کردیم
روزهای زیادی هر نفسی که کشیدم یادم اومد که تو نفسم شده ای
روزهای زیادی  در دلم آروم آروم رشد کردی و بالیدی .
اکنون روزهای کمی تا پایان راهمان مانده ،
پایانِ راهِ  نه ماهه دو نفرمان که آغاز راه دیگریست،
راهی روشن که پذیرای گامهایِ کوچکِ دورانِ کودکی ات خواهد بود .
و بسترِ گامهایِ بزرگِ آینده ات را خواهد ساخت.
روزهایی که گذشت خوب بود ، با همه سختی هایش شیرین بود
در عین عجیب و غریب بودنش.
احساس اولین روزهای مادری ،
اولین تکانهایت و خیلی اولین های دیگر هیچ گاه فراموش نخواهد شد.
سر به روی شانه های مهربانی خدا گذاشته ام .
دفتر سرنوشتت را خود مهربانش نوشته
و من میدانم که بهترین را برایت و برایمان میخواهد.
به مهربانی بی حدش که فکر میکنم ارامش عمیقی وجودم را میگیرد
حتما تو هم حس میکنی این لحظه های ناب را …
حال خوش این لحظه هایم را از تو دارم و تورا از لطف بیکران خدای خوبم
شاکر اویم که تورا به من عطا کرده …
هر لحظه هزار بار شکرت ای خالق خوب اسمانها🥹❤️
۶بهمن ۱۴۰۳به وقت نه ماهگی🤰🏼🫀

تصویر
۷ پاسخ

چقدر حس خوبی داشت

چقدر زیبا

دقیق هم هفته منی
منم ۱۶ اسفند برام زدن ولی چون سزارین هستم زودتر میشه
به سلامتی بغلش کنی

عزیزمممم بسلامتییی چقد شیرین🥹برا ماهم دعا کن

چقدرررررر عاشقانه و عارفانه و دلنشین نوشتی روحم سبک شد ممنون ازت❤️🥳🫀❤️‍🔥🥰🤌🏻خوشبخت ترین باشی کنار بچت

به سلامتی گلم زایمان کنی منم به امید خدا ۲۱اسفند تاریخ زایمانمه

عزیزم انشاالله ماه آخرهم به خوبی و خوشی سپری کنی و نی نی گلتو بغل بگیری به سلامتی

سوال های مرتبط

مامان ایلهـ👶🏻ــان💙 مامان ایلهـ👶🏻ــان💙 روزهای ابتدایی تولد
و بالاخره ماه آخر 😍
روزهای زیادی باهم عاشقی کردیم
روزهای زیادی هر نفسی که کشیدم یادم اومد که تو نفسم شده ای
روزهای زیادی  در دلم آروم آروم رشد کردی و بالیدی .
اکنون روزهای کمی تا پایان راهمان مانده ،
پایانِ راهِ  نه ماهه دو نفرمان که آغاز راه دیگریست،
راهی روشن که پذیرای گامهایِ کوچکِ دورانِ کودکی ات خواهد بود .
و بسترِ گامهایِ بزرگِ آینده ات را خواهد ساخت.
روزهایی که گذشت خوب بود ، با همه سختی هایش شیرین بود
در عین عجیب و غریب بودنش.
احساس اولین روزهای مادری ،
اولین تکانهایت و خیلی اولین های دیگر هیچ گاه فراموش نخواهد شد.
سر به روی شانه های مهربانی خدا گذاشته ام .
دفتر سرنوشتت را خود مهربانش نوشته
و من میدانم که بهترین را برایت و برایمان میخواهد.
به مهربانی بی حدش که فکر میکنم ارامش عمیقی وجودم را میگیرد
حتما تو هم حس میکنی این لحظه های ناب را …
حال خوش این لحظه هایم را از تو دارم و تورا از لطف بیکران خدای خوبم
شاکر اویم که تورا به من عطا کرده …
هر لحظه هزار بار شکرت ای خالق خوب اسمانها🥺
الهی همه اقدامیا چشم انتظارا زودی دامنشون سبز شه ❤️
خدایا برای وجود ایلهانم شکرت👶🏻
مامان ناز نازی مامان ناز نازی ۳ ماهگی
سلام برماه نهم... پسرک عزیزم روزهای زیادی باهم عاشقی کردیم روزهای زیادی هرنفسی که کشیدم یادم اومد که تو نفسم شده ای، روزهای زیادی تو در دلم آرام آرام رشد کردی وبالیدی، اکنون روزهای کمی تا پایان راهمان مانده، پایان راه نه ماهه دونفر مان که آغاز راه دیگریست، راهی روشن که پذیرای گامهای گوچک دوران کودکی ات خواهد بود، وبستر گامهای بزرگ آینده ات راخواهد ساخت، روزهایی که گذشت خوب بود باهمه ی سختی هایش شیرین بود، در عین عجیب و غریب بودنش احساس اولین تکانهایت وخیلی ازاولین های دیگرهیچ گاه فراموش نخواهدشد، سربه روی شانه های مهربانی خدا گذاشته ام، دفتر سرنوشتت راخود مهربانش نوشته ومن میدانم که بهترین رابرایت وبرایمان می‌خواهد به مهربانی بی حدش که فکرمیکنم آرامش عمیقی وجودم را میگیرد، حتما توهم حس میکنی این لحظه های ناب را، حال خوش این لحظه هایم را از تو دارم وتو را از لطف بیگران خدای خوبم، شاکر اویم که تورا به من عطا کرده وهرلحظه هزار بار شکرت ای خالق خوب آسمانها.... پسرک نازم ماه بعد توهمین تاریخ تو بغلمی بماند به یادگاری403/7/17
مامان شاهان مامان شاهان ۱۰ ماهگی
پسر قشنگم👼 ممنونم که این حس قشنگ مادر شدنو بهم هدیه دادی🤰🫀 از خدا میخوام که سالم و سلامت به دنیا بیایی و شاهد بزرگ شدنت باشم .😍🌿
هیچ وقت فکرشو نمیکردم که قراره یه روزی بشم مامان یه پسر کوچولوی خوشکل ولی همیشه آرزوم بود که بچه اولم پسر باشه الان که دارم فکر میکنم خدا قشنگ ترین هدیه دنیا را بهم داده و هیچ چیز با ارزش تر از این نیست 🌱⚘️
حالا که چیزی به اومدنت نمونده میخوام بهت بگم که این ۹ ماه با این که سختی زیادی کشیدم و از لحظه به لحظه کنار تو بودن لذت بردم و این مسیر پر پیچ و خم توی این روزای آخر واسم شیرین ترین خاطره زندگیم شده و میدونم همه اینا با بغل کردن تو فراموش میشه و حس قشنگ بودنت روی سینم ثبت میشه تا لحظه ای که جان در بدن دارم♥️🤲👨‍👩‍👦
ممنون که منو بابا علی را انتخاب کردی و قراره که خانوادمون را سه نفره کنی دوست دارم عزیز دل مامان🤰🤱👶🏻

بمونه به یادگار از تاریخ ۱۴۰۳.۲.۴ و ۶ روز مانده به اومدنت 🩵👶🏻🤍
و ممنون از آقا جون و خانوم جون که کلی زحمت کشیدن بابت سیسمونی 🙏♥️

بقیه عکسا را این پایین میزارم لطفا لایک کنید که بالا بمونه 🙏♥️
مامان رادمهر مامان رادمهر ۱۰ ماهگی
دلنوشته برای مادرای باردار و کسایی که آخرین روزای تجربه این حس رو میگذرونن: روزی تو به یاد هم نمی آوری چگونه دروجودم شکل گرفتی جان گرفتی زندگی گرفتی ،روزی که به یاد نمی آوری نه ماه درکنار یکدیگر روزها و شب ها را گذراندیم وقطعا اولین تکان هایی که وجودت را بیشتر احساس کردم را به یاد نخواهی آورد وشاید شب بیداریهایی که به زحمت میتوانستم نفس بکشم و چشم بر هم بزنم چون تو دروجودم بزرگتر و قوی ترشده بودی را ازیاد ببری ،اما من هیچ گاه ازیاد نمیبرم چگونه نه ماه باهم شادی کردیم، باهم گریستیم، با هم غذا خوردیم ،باهم خوابیدیم و باهم زندگی کردیم.چندروز بیشتر به لحظه وصالمان نمانده است و میدانم اکنون خداوند تورا آماده می کند که پا از دنیای کوچک و امنت به دنیای بزرگی که به آن تعلق داری بیایی و می دانم با آمدنت سفر نه ماهه ما تمام می شود و این اخرین روزها و اخرین لحظه هایی هست که حس بارداری را تجربه خواهم کرد.حتی روی شکمم هم رد پایی از وجودت کشیده ای وترک هایی که می مانند تا شاید در گذر زمان یادآور این روزهایمان باشند،شاید برایت دل کندن از معبرامنی که نه ماه درآن آرمیده ای سخت و مشکل است وشاید خداوند به تو وعده آغوش مادری داده است که بیشترازجانش مراقبت هست تا باخیال آسوده بیایی.جان مادر،دنیای ما دنیای بزرگیست خیلی بزرگتر از دنیایی که درونش بودی و دیگر حس شادی، حس غم، حس درد را تو به تنهایی می کشی ،اما بدان تا آخرین نفس که از سینه ام بیرون بیاید کنارت هستم و آغوشم همیشه به رویت گشوده هست تا پناهگاه وشریک خستگی ها و غصه هایت باشد،راستی یادت بماند ،موقع خداحافظی ازدنیایی که هستی از خدایی که درآخرین لحظه برایت لبخند میزند، سرنوشتی زیبا پرازسلامتی ، عمرطولانی و خوشبختی را آرزو کنی .
مامان ماهرخ💫🐣 مامان ماهرخ💫🐣 ۵ ماهگی
هزاران سال است که زن ها حامله میشوندوشکم هایشان میشودخانه موجودی دیگر.
هزاران سال است که آدم های دیگر شاهدبارداری و زائیدن زنان هستند،اماهنوز هیچ کس به آن عادت نکرده است.
نه خودزن های حامله ونه رهگذرها.
انگار شکم های بزرگ و موجودات درونشان هیچ وقت عادی و تکراری نمیشوند.
جدا چقدر عجیب است نفس کشیدن کسی زیرپوست تو.
چقدرعجیب است تماشای تکان خوردنش و دلبسته شدن به موجودی که ساکن دنیایی دیگر است.
بچه دارشدن مثل یک جادوست،مثل افسانه ای شیرین و عجیب و غریب که سخت میشودباورش کرد،همین که اولین بار نقطه ای تپنده را نشانت میدهند و میگویند این بچه شماست، همه چیز تغییرمیکند.
دستت را میگذاری روی شکمت و حس میکنی از همین حالا باید قوی تر وبهتر باشی،باید محافظت کنی از این نقطه تپنده کوچک و حامی و الگویش باشی.
هر روز بزرگتر که میشود احساساتت بیشتر موج میزند.
شروع به تکان خوردن که میکند،فکر میکنی دیگر خودت نیستی،دیگر پاهایت روی زمین نیست.
لذتی وجودت را میگیرد که با کمتر چیزی قابل قیاس است.
با گذشت هر روز و هرماه عاشق تر میشوی.
چقدرقلبت میتپدبرایش.
برای اویی که هیچ نمیدانی چه شکلی خواهدبود.
از همین روزهاست که نگرانش میشوی و حاضری جانت را برای سلامتی اش بدهی.
بارداری مثل یک جورجادوست.جادویی که تورا برای همیشه تغییر میدهد و اسمت را برای همیشه عوض میکند.
بعداز این کسی هست که تورا مادر صدا میکند.....
مامان آیلار کوچولو👼 مامان آیلار کوچولو👼 ۷ ماهگی
❤️❣️یک چیزهایی هیچ وقت عادی نمی شود.

💚بچه دار شدن مثل یک جادوست. مثل افسانه ای شیرین و عجیب و غریب که سخت می شود باورش کرد.

آخر چطور می شود یک دفعه مادر شد.


💙همین که اولین بار نقطه ای تپنده را نشانت می دهند و می گویند این بچه شماست، همه چیز تغییر می کند.

دستت را می گذاری روی شکم و حس می کنی از همین حالا باید قوی تر باشی.

باید محافظت کنی از این نقطه تپنده کوچک.

باید حامی اش باشی، همراهش باشی.

💜شروع به تکان خوردن که می کند فکر می کنی دیگر خودت نیستی، دیگر پاهایت روی زمین نیست.

💝لذتی وجودت را می گیرد که با کمتر چیزی قابل قیاس است.


💛با گذشت هر روز و هر ماه چقدر عاشق تر می شوی.

چقدر قلبت می تپد برایش.

برای اویی که هیچ نمی دانی چه شکلی خواهد بود.

چشم هایش، دهانش، انگشت هایش.

💚از همین روزهاست که نگرانش می شوی. که چرا تکان نمی خورد، چرا نمی چرخد، چرا با لگدهایش نمی گوید من اینجام.


💖 بارداری مثل یک جور جادوست.

جادویی که همه چیز را تغییر می دهد.

جادویی که تو را تغییر می دهد و دیگر اسمت را برای همیشه عوض می کند.

❤️بعد از این کسی هست که تو را مادر صدا خواهد کرد....❤️❤️❤️

قلب مامان 😍🫀🤰
بماند یادگاری
۱۴۰۳،۳،۱۵
💓💕
مامان کوچولو بچه🧸 مامان کوچولو بچه🧸 ۸ ماهگی
بماند به یادگار برای پسرم 👶🏻
پسر کوچولوم من هنوز ندیدمت ولی هر روز و هر شب تصویر صورتت از جلو چشمام نمیره هر روز با خودم فکر میکنم که اون صورت ماهت چطوره ...
این روزها دارم لحظه شماری میکنم برای اومدنت هیچ وقت فکر نمیکردم بعد از داشتن خواهر کوچولوت بتونم انقد عاشق بچه ای دیگه باشم اما تو ...تو با تکون خوردن هات یه طوری قند تو دلم آب میکنی که نگو ...
نمی دونی این روزها چقدر آجی منتظرت هست و هر روز یه عالمه می بوسه تو را میدونم که وقتی اومدی دوستای خوبی برای هم میشید ...همدم هایی که همیشه کنار هم هستند ...من تو روزهای سختی گذروندیم تا به این مرحله رسیدیم از اون تاریخی که بهم گفتن تا چند وقت پیش فقط من تو خدا میدونیم که با هر سونو چقدر استرس وجودم می گرفت ...تو را خدا دوباره به من بخشید و من همیشه شاکرش هستم ..میخام بدونی عاشقتم و تا آخرین لحظه عمرم همه تلاشم برای خوشبختی تو و آبجی کوچولوت میکنم تا شما آدم هایی شادی باشید برسید به چیزهایی که دوست دارید ...😍😍😍😍
به تاریخ ۲۸خرداد 1403
مامان هامین مامان هامین ۶ ماهگی
مادر فقط همین نیست که هر صبح با صدای دردانه اش بیدار می شود ....
من هم مادرم ...‌منی وقتی شب در خواب تو را میبینم دلم نمیخواهد صبح شود.....
وقتی در خواب تو را در آغوشم میبینم میدانم که ندارمت .....ولی دلم برایت میلرزد....صبح که بیدار میشوم لبخند به لب دارم ....چون روی ماه تو را دیده ام ....چون تو در آغوشم بودی ...چون بوی تنت را به ریه هاشم کشیده ام...
حتی در خواب و برای یک لحظه.....آری من هم مادرم .... مادر فرزنده دیدهو نیامده ام ...مادر توی که برای داشتنت در روز های قشنگ جوانیم را در مطب درکتر ها و بیمارستان ها گذرانده ام ... مادر تویی که برای داشتنت مشت مشت قرص میخوردم ..و صد ها آمپول میزدم .. و منی که تنم از مرحمت آمپول های گران قیمت کبود است.. منو امسال من مادر تر از هر مادری هستیم ... مادران زجر کشیده مادرانی کا ثانیه به ثانیه از روز هایمان با حسرت داشتن دلبندمان میگذراندیم ...که با دیدن یه کفش نوزادی پشت ویترین دلمان میلرزید و پر از غصه...پر میشود در حسرت دیدن تو با این کفش ها و تاتی تاتی کردنت... آری من هم مادرم ...فقط تو را ندارم عزیزکم ....فقط در رویا هایم برایت مادرانگی میکنم ...🤍🤍جان مادر دلم برای دیدنت لک میزند .........🥺و پایان انتظار من رسید
الهی شکرت ۱۴۰۲/۰۹/۱۸بهترین روز زندگیم تاریخ مثبت شدن مادرانگیم
بماند یادگار از اول ۹ماهگی
❤❤❤