درد و دل مادرانه


من وقتی زایامان کردم نوک سینم خیلیییی بد بود
هر کاری کرذم سینمو نمیتونست بگیره
سرنگ شیر دوش همه چیییی امتحان کزدم نوکش بیاد نیومد
از رابط استفاده کردم تونست شیر بخوره اون موقع به خاطر این که بعد چند روژ تونسته شیر بخوره و سینه های منم از اون حالت انفجار میومدن بیرون خوشحال کننده بود
ولی الان که تقریبا نوک سینم بهتر شده دخترم سینه منو نمیگیره
بگیره هم با غرغر
و عادت کرده به راب
واقعا احساس بدی دارم که هنوز بچم نمیتونه سینمو بگیره حسی که بهم میگه از پس کاری بر نمیام ط

درکت میکنم خیلی سخته ،آدم حس مادر خوب بودن میگیره حس ناکافی بودن ،یه حس تلخه واقعا
منم بچم سینمو نگرفت که نگرفت و شیرم خشک شد الان بچم شیرخشکیه،هنوزم وقتی بهش فک میکنم حالم بد میشه،حس مقصر بودن،کم کاری کردن واسه بچم،مامان خوب نبودن،احساس میکنم تا آخر عمر یه گوشه از قلبم گرفتس و غمه!
اینو بدون زندگی همیشه در بهترین حالت خودش اتفاق نمیوفته ،ما هر چه در توان داریم میذاریم و نباید قضاوت بشیم

منکه سینمو میگیره
یه روز شیر دارم ی روز نه
دارم افسرده میشم لعنت به من😭💔

عزیزم غصه نخور.مال من سینمو میگیره چه فایده؟🥺 یه ذره فقط شیر میاد و مجبورم شیر خشک بدم.نگران نباش کم کم رابط رو بزاری کنار عادت میکنه

و لعنت به این حس ! من دخترم رفلاکسی شدید شد از ۱۵ روزگی و الان یک ماهه شیرمو میدوشم با شیشه بهش میدم شاید فرجی باشه
و همه اش حس میکنم از پس شیردهی و تغذیه بچم برنمیام

منم همینطورم ولی به جنبه مثبتش نگاه کن اگه دخترت رابط رو نمی‌گرفت باید دستی دستی شیرتو خشک میکردی چون با دوشیدن هم شیر خشک میشه دختر من الان سه ماهشه فکش کاملا قوی شده ولی بدون رابط خیلی کم میخوره ولی من حالم خوبه چون هم وزن گرفته هم از اینکه شیرم خشک میشد بهتره

درکت میکنم منم خیلییی سختی کشیدم تا نوک سینه ام در اومد و تونسنت بگیره
شب تو خواب امتحان کن شاید بدون رابط گرفت