سوال های مرتبط

مامان شـاهـان🤱🏻 مامان شـاهـان🤱🏻 ۱۵ ماهگی
مامان فسقلی جون🧒💜 مامان فسقلی جون🧒💜 ۱۳ ماهگی
یه فریم از پیاده روی های بعدازظهر مادرپسری:
فسقل خان از خواب بعدازظهر بیدار میشه، میان وعده ش رو میخوره و آماده میشه بریم تا میدون سر کوچه🫠 یه میدون خیلی باصفا و جذاب...
اما فسقل خان عاشق ماشیناست. ماشیناهم دور میدون بوق میزنن پس از نظر خودش بهتره بدوهه بره سمت خیابون😐 مامان گلی دستشو میگیره میبره سمت میدون، فسقل خان خودشو میکوبونه زمین و محکم میشینه😅 یجوری که مامان گلی نمیتونه حتی بغلش کنه. میبینه مامانش رفت سمت خیابون پامیشه و حرکت میکنه با اون کفشای جیغ جیغو🤤 مامان گلی، یاد قصه ی حسنی میفته که سیب سرخ میچید تا بچش از خونه بیاد بیرون، اونم بیسکوییت میخره و نشون فسقلی میده تا بیاد سمت میدون. فسقلی میاد بیسکوییتا رو میگیره و دوباره میدوهه سمت خیابون🤣🤣🤣
یجوری اوضاع خوب و طنزه که فقط مامانی میشینه و میخنده😅
بعد از پیاده روی جذاب، توی خونه توپ بازی میکنیم تا جاییکه یا فسقلی یا مامان فسقلی از خستگی غش کنن و بخوابن😅
.
توی خوابمم نمیدیدم این روزا رو. بدون سروصدا و بدون اذیت بریم بیرون و بخندیم دوتایی باهم.
خدایا شکرت بحاطر وجودش❤️🌱