بچه دیدین اینجوری؟
پسرم رو وقتی از بیمارستان آوردم زردی داشت برای همین همیشه سعی میکردم لباس کم تنش کنم بیشتر باز بذارمش تا زردیش بالاتر نره
بیتابی میکرد همش خوب نمیخوابید تا اینک زردیش بهتر شد و ماهم بعد یه ماهگیش رفتیم مسافرت از بس گریه کرد داشتم سکته میکردم همیشه قنداقش میکردم می‌خوابید ولی اون موقع اصلا نخوابید فکر کردم دلدرده بعد یادم مونده بود جاریم وقتی پسرش دل‌درد داشت دورش پتو می‌پیچید بهتر میشد و می‌خوابید منم با پتو دورپیچش قنداقش کردم یهو مثه آب رو آتیش شد و خوابید گذشت و ایشون دوماهه شد تا اون موقع همینجوری قنداقش میکردم تا بخوابه ولی دوماه که شد دیگ از قنداق بدش اومد باز نمیخوابید و اذیت میکرد یه شب آنقدری خسته بودم که پتوم رو کشیدم روش و تو بغلم گرفتمش و پستونکش و دادم دهنش یهو دیدم تا صبح خوابید بعد اون امتحان کردم ببینم واقعا این دوست داره جاش گرم باشه تا بخوابه دیدم بله این بچه علاقه زیادی به گرما داره فقط میگه پتو پیچم کن بخوابم هرچی گرم تر خوابش هم عمیق تر 😐دیوونم کرده میترسم آخر با این مدل خوابیدنش آب بدنش خشک شه همینجوریش که درست و درمون وزن نمیگیره😐

تصویر
۷ پاسخ

وای دختر من از گرما بدش میاد

پسر من گرماییه منتفره از اینکه بپوشونمش

تو بیمارستان به ما گفتن وقتی بچه گرمشه بیحال میشه و زیاد میخوابه و این اصلا خوب نیس گفتن مادراهم کیف میکنن که بچشون خوابیده درصورتی که باید خنک باشن که فعال باشن و بهترم شیر بخورن

من بچه اولم از گرما متنفره ولی دومی عاشق گرماس

بچه باید جاش گرم گرم باشه ک بخوابه برای نفخ و دلدردش هم گرما خوبه سرما بدترش میکنه

واییییی
بچه من مودیه😅😂

دخترم عاشق سرماس از گرما متنفره پتو روس باشه انقد گربه تا از روش میندازم اروم میگیره

سوال های مرتبط

مامان محمد مسیح مامان محمد مسیح ۱۰ ماهگی
تجربه واکسن دوماهگی قسمت دوم
یهو با صدای جیغ وحشتناک و گریه بعدش از خاب بیدار شد و یک سر گریه میکرد با وجود قنداق تا یکمی پاشو تکون میداد طفلک جیغش میرفت هوا و از طرفی گشنه هم بود و من بشدت مستاصل شده بودم و فقط بغلش کرده بودم لگن و زانوشو محکم گرفته بودم که پاشو تکون نده تا گریه نکنه. ولی ازونجا که تا قیامت نمیتونستم تو اون حال بمونم تصمیم گرفتم بذارمش پایین و از لگنش خیلی خیلی خیلی محکم قنداقش کردم و گریه‌ش بند اومد و بهش شیر دادم باز خابید. حدود ساعت ۳ بعد از ظهر ینی ۶ ساعت بعد از واکسن تبش شروع شد. اولش زیربغل ۳۷.۳ بود که باید نیم درجه اضافه میکردم و میشد ۳۷.۸ در واقع که بالای ۳۷.۵ تب محسوب میشه. در عرض نیم ساعت تبش رسید به ۳۸.۵ و من دیگه معطل نشدم چهار ساعتش بگذره تا استامینوفن بدم با وجود اینکه پاراکید میدادم ولی بازم خیلی موثررنبود و من یکمی بیشتر از دو‌برابر وزنش دادم، شلوارشو در اوردم و فقط یه پیراهن نازک تنش بود و شروع کردم به پاشویه