همسر بعد ی هفته رفت سرکار و من موندممم و دوتا بچه😂🥲💔
استرس دارمم نتونم همزمان از پسشون بربیام🥲
از ساعت ۳ بیدارممم🤕😑😬
از دیروزم علی یه کوچولو حسودی میکنه با اینکه اصلااا جلوش جوری رفتار نمیکنم که حساس بشه🤕
نمیدونم قراره چی بشههه ولی خیره ایشالا🥲😅







بارداری و زایمان

به مرور خوب میشه عادت میکنه به حضور حسين نگران نباش منم مثل شما بودم پسر اولی وقتی پسر دومی دنیا آمد تا چند وقت همینطوری بود بعدا کم کم به حضورش عادت کرد وعادی شد الان هم که بزرگ شدن خیلی باهم جور هستن و کمک هم میکنن

خدابهت قوت بده عزیزم

منم هم حال تو ام دخترم پانزده ماهش بود که نی نیم به دنیا اومد نمبخوام بهت انرژی منفی بدم ولی تاالان که نی نیم چهار ماهه به دنیا اومده ولی روز به روز حسودیای دختر اولم بیشتر میشه خیلی بهانه میگیره
ولی بهترین راهش اینه که جلو نی نی بیشتر به پسرت توجه کن بهش بگو بوسش کن نازش کن نی نی نازه نی نی رو بامواظبت روپاهاش بزار بعدکه نی نی تو خوابوندی اونو بغل کن

ت میتوانی😹👏😁

مراقب کوچیکه باش منم تنهام با دوتا بچه کوچیکه رو گذاشتم تو گهواره تمام حواسم رفته رو دخترم اولش بغضی میشد الان عادت کرده بهش فقط کاری نکن حساس شه خیلی سخته انشالله ک خدا کمکمون کنه

خداقوت من با۳تابچه تنهاموندم اونموقع که زایمان کردم اون دوتامم شیطون ازپسش برمیای گلم

خداقوت

امان ازین حسودی ها منم در گیرشم 😁