دارم دیوانه میشم😭😭😭😭😭دلارام منو به غلط کردم انداختن یه بچه زبون نفهم شده هیچی نمیفهمه مارو دیوانه کرده هرجا میخوایم بریم فقط گریه جیغ داد که من نمیام هرمهمانی میریم فقط گریه میکنه میگه نه نمیام از همه آدما میترسه نمیدونم چه دردی گرفته😭😭😭😭😭نمیدونم چرا ازهمه غریبهها میترسه
من غلط بکنم که بچه دوم بیارم کم آوردیم نمیدونم چرا خوب نمیشه😭😭😭😭بزرگ‌تر میشه بدتر میشه

آروم باش عزیزم ،باید علتشو پیدا کنی آخه، شاید از بچگی جاهای شلوغ نبردیش گوشه گیر شده بچه

آخه با این حال شما چیزی عوض نمیشه
باهاش حرف بزنید بگید مثلا تو ماشین خوراکی بخوریم
اصلا نیاز نیست بگید بریم خونه مامان جون مثلا این هست اون هست
بعد تو ماشین کم کم بگید
اونجا هم همش کنارش باشید مطمئن باشه شما هستید
در آخر بچتون فقط دوسالشه بهش سخت نگیرید

حتما جای رفته ترسیده

فعلا نبر جایی ببر پارک خانه بازی پیش همسن و سالاش تا اجتماعی بشه رابطه برقرار کردنو یاد بگیره بعد کم کم برو خونه کسی که شلوغ نیستن کمه تعدادشون بش فرصت بده

عزیزم درس میشه.ی سوال میخواستم ازت بپرسم دفتر خدمات کامپیتور داری کارای اظهارنامه هم انجام میدی ؟خودت ؟چون من تهرانم

عزیزم دخترمن بدتره اون روز تو بازار آبرو شرفمونو برد اینقد جیغ کشید امروزم برشداشتم رفتم تابانک اینقد شیطونی کرد کارمند بانک بدون نوبت کارمو راه انداخت کارت ملیمو دادم رفتم توکوچه ها بدوبدو کرد آخرسر مرده بهم زنگ زد گفت کد بگو بعدگفت پنج دقیقه دیگه بیا.بنظرم خوب شد شلوغ کاری کرد وگرنه سه ساعت باید وامیستادم ازبس که بانک شلوغ بود😂😂😂😂

دختر من بیرون رفتنی نمیاد وقتی هم میریم نمیخواد برگرده کلا درحال منت کشیدنم مغزم درد میکنه نمیکشم امشب به شوهرم میگم دو روز مرخصی میخوام این تو و بچت

انگار طبیعی هست این رفتار منم دقیقا مشکل امروزم اینجور بود ب مرحله سکته رفتم بسکه جیغ زد ک‌نمیام من فک کردم گ تنها خودم هستم واقعا میخواستم ببرمش دکتر ک میبینم طبیعی هست فقط باید مدارا کنیم و سکوت تااین مرحله رشدشون بگذره

مث پسرمن پریشب همسناش بازی وشیطونی میکردن پسرمنم کسی دست میزد گریه میکرد چیزی میدادن بخور انگار زهرماره گریه میکرد میرفت عقب میگفت نتری میوه اس دیگ حرص میخوردم خودش کاری کرده توجم کسی نه صداش کنه نه قربون صدقه هیچی بابامم جلوجم گفت بچه نیس وحشیه گریه مسکنه نمک نشناسه بچه مردمم میادبغلم اینم ناراجت شدم چپ چپ نگاکردم خودش فهمیددیگ
ولی ناراحتم ک بین هم سنای فامیلمون اون دوتابازی میکنن باهمه پسرمن ادم گریز شده یجوربرخوردمیکنه توجم ک یگن اره عقب موندس خدای نگرده درحالی توخونه اینجوری نیس

سعی کن کم کم عادتش بدی به جمع اولش ببر بیرون باماشین بعد شهربازی ببر بعد توخونه پدر برو سه چهار نفریرباشه کم کم تعدادزیاد کن

پسر منم نميخواد از خونه بره بيرون تو هفته يه روز ميخىام برم خونه مامانم مگه مياد سرويس ميشم تا ببرمش از خوه بيرون

آخ خدایا صبر بده به ما😭😢

دختر من از بچگی اینجورع پدرمو دراورده😐

میگن بچه ها تو سن ۲ و ۳ سالگی رفتار های عجیبی از خودشون نشون میدن..لجبازی های شدید و....

پسر منم بعد بستری شدن اینجور شده