بچم تو دستگا زردیه از ساعت ۳ بود ختبید ساعت ۴ و نیم گریه کرد بیدار شدم از هاب نگا کردم دیدم چش بندش کامل کشیده تو گردنش چشاشم بازههههه دارم سکتع میکنم

دقیقن درکت میکنم
وضعیت من هم همینع

وای منم بچم ازهشت شب تودستگاه هست تاالان پلک نزدم روهم توبیمارستانم خودمم زایمان طبیعی بودم دردم دارم

خیلی خیلی خطرناکه مواظب باش اون نور به چشمشون اسیب میزنه خواهرزاده منم تو دستکاه بود باز دکتر فرستاد چشم پزشک ببینه میگن خیلی اسیب میزنه به بینایی اصلا نخواب مواظب باش یه نفرم کمکی بگو بیاد پیشت یا همسرت همون یکساعتم میخوابی یکی مواظب باش سلامتی بچه مهمه شوخی بردار نیست که دور از جون یه عمر عذابش برای خودته عزیزم

میفهمم واقعا🤕منم گذروندم..زردیش چند بوده،؟؟؟

یبار چیزی نمیشه بیشتر حواست بهش باشه