دخترم بغل خانواده ام و خواهرم و خانواده همسرم که دیدشون از بچگی میره یه عمو داره که اونم چندان مثبتی بهش نکرده و عمه هاشم سه تاشو دیر به دیر دیده بغلشون نمیره مرد غریبه هم ببینه بخاد بیاد بغلش کنه میترسه گریه می‌کنه مثلاً شوهر خواهر شوهرمو میبینه گریه می‌کنه بعد اونا میگن وای چرا اینجوریه اجتماعی نیس من میگم خب ندیده بچس ولی شوهرخواهرمو از اول دیده بهش میگه دایی میره بغلش خانواده همسرم هر سری یه ایراد میگیرن چقدر لوسه چقدر گریه می‌کنه بعضی وقتا خودم اذیت میشم مثلاً خونه مادر شوهرم نمیزاره من بلند بشم وقتی شلوغه بغلشون نمیره شب یلدا پدرمو درآورد انقد گریه کرد اونا هم همش میگفتن چرا اینجوریه بغلمون نمیاد الان بچم واقعا اجتماعی نیس

تو این سن بچه ها اینطورین ،،، یعنی اگر غریبه ببینه و نترسه و بغل همه بره باید نگران باشی ،،، ماادم بزرگاهم غریبه ببینیم باهاش راحت نیستیم چه برسه بچه

پسر منم اولش که میان اینجوریه یکم گریه میکنه ولی بعدش دیگه اوکی میشه ولی خونه مامان خودم با اینکه دیر به دیر میره اوکی هست همیشه

نه این حالت طبیعی بچه ست
چون توی سن اضطراب جداییه و بجز اون این حس کمکش می‌کنه که توی سن بزرگتر آسیب نبینه از غریبه ها
اتفاقا بچه شما کاملا طبیعیه و این ذهن اوناست که داره اشتباه برداشت می‌کنه بخاطر تفکرات اشتباه تربیتی دهه۵۰ و۴۰