۱۳ پاسخ

پسر منم همینطوره، اصلا بهم علاقه نداره همش باباش.
دیشب من و شوهرم بحثمون شد جاشو جدا کرد پسرم بردم پیش خودم بخوابونم اونم بالشتش و برداشت رفت پیش باباش خوابید 9 ماه به بدبختی و استراحت مطلق و 5 ماه حالت تهوع اخرشم این
دیروزم خواهرشوهرم برداشت همراه خودش بردش اصلا انگار نه انگار که مادر داره این بچه از خداش بود بره

چه خوب😂 راحت بزار خونه مامانت و خواهرت برو اریشگاه برو خرید خیلی خوبه ک

با ی روانشناس کودک حرف بزن🥲

والا راحتی😅😅😅 دختر منم تا ۳ماه پیش همینطوری بود خونه ی مادرشوهرم تا چندساعت می موند ‌. ولی حالا عین چسب چسبیده به من ی دستشویی راحت نمیتونم برم

وای خواهر دختر منم خواهرم و میبینه کلا من و یادش میره داییش میبینه همینه بابام میبینه همینه ولی من مثبتش و فکر میکنم که یکی رو دارم که خواستم جایی برم بزارمش
یه طرف بچه ای بهونه بیاره گریه کنه نزاره کاری کنی جایی بری هم بده

عزیزم کاملا طبیعی دختره منم وقتی میریم با گریه برمیگرده🤣یعنی دهنمو صاف میکنه ولی دلیل بر این نیس ک دوست نداره

عزیزم اون فعلا بچس
چون شما همیشه پیشش بودی فکر میکنه جزیی‌از خودشی
و دیگرون رو جدا میدونه و میخواد با اونا وقت بگذرونه
وابسته هم اصلا خوب نیس
دختر من خیلی وابستس ب من و پدرش
بعضی وقتا خودش خیلی اذیت میشه

تو خونه نمیاد سمتت بغل و بوست کنه؟ یا اگه یکی به شوخی بزنتت واکنشش چیه؟ ازت دفاع نمیکنه؟

باور می‌کنی پسر من وقتی مادر شوهرم بیاد خونمون نمیزارع من غذا بدم بهش یا لباس هاشو تنش کنم جیغ و داد از دستم میگیره میده مادرشوهرم میگ اون بده حتی خونه مامانم هم برا بابام اینجوریه میگ بابام لباساشو عوض کنه بابام بهش غذا بده

پسر جاری منم اینجوری بود منو از مامانش بیشنر دوست داشت ولی بزرگ شد بهتر شد الان وقتی مامانش نباشه کلی گریه میکنه شیر خشکی بود

بخدا اگ باور کنی
چون خیلی نازشو کشیدن و نوه اول بود هرچی خواست بهش دادن
یعنی وقتی یچیزی میخواد ایقد گریه میکنه تا کلافه م کنه
تو خونه خودم آروم ،جایی ک میرفتم ایقد گریه میکرد ک دیگه کم می آوردم
الان خیلی بهتر شده ولی باز تا گیر میکنه میکنه

😂😂😂چقد سخت میگیری عزیزم
خب بچه اول وقتی هی اونو ببری خونه بقیه همین میشه
منم دختر بزرگم رو همیشه پیش خونواده م می‌بردم یعنی اونا چون نوه اولشون بود خیلی بهش وابسته بودن
الان نزدیک ب ۶سالشع ،اصلا شبا نمیاد خونه م
چکار کنم ب اونا وابسته شده تازه من اصلا ناراحت نیستم ظهر از پیش دبستانی میاد خونه مامان اینا ...
با اینکه خونواده شوهرم اصلا روستا بودن پیش دخترم نیومدن باز بشدت ب اونا وابسته هست و دوستشون داره
من اصلا مشکلی با این قضیه ندارم خوشحالم هستم

عزیزم بهت علاقه داره خب وقتی یکیو میبینم خوشحال میشه منم پسرام وقتی میرم خونه ی مامانم درکل میرن سمت بابا مامانم

سوال های مرتبط