وقتی فهمیدم حاملم استرس انتی و غربالگری و داشتم
بعد که این دوتا گفتن از لحاظ ژنتیکی سالمه استرس انومالی داشتم وقتی اونجا گفتن سالمه کلا یه روز خیالم راحت بود
چون دکتر سونو انگشتای دست و پاشو نشمرده بود شکاف کامو نوشته بود ۵۰ درصد ندارد
اکو قلبم نکرده بود با اینکه پیشه بهترین سونو شهر رفته بودم
همش استرس دلشتم که خدایا وقتی بدنیا اومد چجوری دستو پاشو صورتشو نگا کنم ببینم خدایی نکرده مشکلی داره یا نه
تا اینکه ۲۴ هفته دکترم سونو اکوقلب نوشت منم سونومو عوض کردم رفتم جای دیگه اونجا مطمئن شدم قلبش سالمه دکتر که دید استرس دارم همه جای بچه رو نشونم داد انگشتاشو دیدم خیالم راحت شد
صورتشم نشون داد بهم ولی واضح نبود
تا اینکه سونو وزن عکس صورتشو داد بهم گفتم کف پاهاشو دستاشو دوباره نشون بده همه چی خوب بود
ولی الان همش استرس مشکلایی که تو سونو مشخص نیستنو دارم
مثل اتیسم و ناشنوا و نابینا بودن
خدا قسمت هیشکی نکنه ولی واقعا خیلی استرس دارم
فقط اون لحظه رو ببینم بچم سالمه و دارم میام خونه
خدارو هزار مرتبه شکر تا الان مشکلی نبوده و همه چی خوب بوده ولی این استرس لعنتی دست از سرم برنمیداره 😓

۹ پاسخ

عزیزم این چه فکرایی هست که میکنی.بجای اینجا براش صلوات بفرست و به چیزای خوب فکرکن خداخودش مواظب همه توراهیا هست وسالم و سلامتن

میدونم درکت میکنم عزیزم من خودمم همونجوریم
به خدا توکل کن ان شا الله که نینی هممون سالم و سلامته
واقعا هیچ چیز به اندازه سلامتی بچه برا مادر با ارزش نیست و نخواهد بود

باز خداتو شکر کن زیاد استرس نده
جا من باشی چی کیست و ورم کلیه داره دیگ سپردم ب خدا

عزیزم ب خدا بسپار ان شاالله االله همیه بچه ها صحیو سالم ب دنیا میان

منم دقیقااا مول توام و تا همین الانم که دارم واست تایپ میکنم همینطوریم

من موهای سرم به جان خودم سفید شدن از این استرس‌های بیخودی قبلش مو سفید نداشتم سعی کن انرژی مثبت بدی چون همون به طرفت برمیگرده انرژی منفی بدی باز جذب میشه خدایی نکرده

منم مثل تو بودم اول باردارشدم استرس اینکه پوچ نباشع بعد منتطر بودم هشت هفته شع استرس این داشتم که قلبش تشکیل شده بعد رسیدم ب یازده هفته لکه بینی پیدا کردم ک رفتم سونو. مشخص شد هم هماتوم دارم و هم جفتم پایینه استراحت مطلق بودم دیگع بعد هفته دوازده رسید استرس غربالگری و ان تی و اون گذشت تا رسیدم به هجده هفتع اونم استرس انومالی ک چشم و دس داره الان نوزده هفتمه تااینجا ک رسیدم خودم پیر شدم باور کن

منم از اول بارداری نگرانم تا الان نگران تکون نخوردنش نگران زیاد تکون خوردنش نگرانم نکنه وزنش کم شه نکنه اتفاقی براش بیوفته کلا خسته شدم از نگرانی😭

منم همینم ،دکترت کیه

سوال های مرتبط