من پسرم عاشق مهد و مربیشه. ولی یک روز اومد خونه و گفت دیگه نمیرم و به خاله زنگ بزن که نمیام. فرداش رفتم از مربی پرسیدم چی شده اولش گفت هیچی ولی بعد کم کم لو داد که اخم کرده بهش. یجوری بهش فهموندم پسرم همه چیز رو بهم میگه ( درصورتیک پسرم واقعاهیچی تعریف نمیکنه) . بعدم گفتم پسر من هنوز ۳ سالشه و الان نیاز به کلاس اخلاق نداره و صرفا جهت سرگرمی میارمش مهد. بعد ازون دیگه فهمید چطور برخورد کنه. شمام چندبار برو و بگو کع پسرت از شرایط راضی نیست و چی شده و .
یکم پیگیر باشی دیگه میترسن و ...
خواهر منم با اطمینان بچه اش رو میبرد مهد ولی یه روز همه بچه های خواهرم باهم بازی میکردند سرو صدا زیاد بود یه خط کش هم رو زمین بود یه دفعه خط کش رو برداشت و داد زد ساکت و یا اون خط کش بچه ها رو تهدید میکرد الان خواهرم نگران شده ولی چون کارمنده مجبوره بزار مهد از مامانای بقیه بچه ها پرسیده اونام چیزی نمیدونن به نظرم باید یه روز بی هوا بری مهد ببینی چه خبره واز مامانای دیگه بپرسی ببینی بچه های اونا هم همین جورین یا دیگه یه جور از بچه ات حرف بکشی
دختر من ی روزایی که مربی خودش نمیاد باید برن ی کللس دیگه بشینن تا میاد خونه میگه مامان من کلاس خاله سحر رو دوست ندارم
چون به مربی خودش عادت کرده
خب آرش بپرس توی اون کلاس بزرگه چی رو دوست نداری شاید یه سرنخی دستت بیاد
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.