۱۱ پاسخ

ولشون کن پری
مادر شوهرت زر زد البته ببخشید😅کارتو راه بنداز صد برابرشو میگیری

درکت میکنم یک بار مستقبم بگو بهشون هرکاری که صلاحم باشه انجام میدم

وای من اصلا تحمل فوضولی کردن کسیو ندارم

تو تنها نیستی خواهر من😪

یا اینکه خواهرشوهرم از زبون شوهرم زر میزنه
من سه تا دختر دارم
بعد سومی جلوگیری سفت و سخت نداشتم دوبار باردارشدم هر دوبار جنین قلب نداشت
بعد اون به خواهر شوهرم میگم شانسم رو امتحان کردم نشد
بعد میگه از نون شب واجب تره برین آی وی اف کنید واسه پسر
میگم داداشت گفته نمیخوام حتی حرفام نزن
میگه نه من میدونم دلش میخواد
نمیدونم چجوری بهش بفهمونم
بابا ما پسر نمیخوایم
تازه اگر هم بخوایم شوهرم به آی وی اف راضی نمیشه
میگه دوست داری بچه بیار حالا دختر میشه یا پسر
براش مهم هم نیست
من نمیدونم اینو چجوری بفهمونم بهشون

دقیقا خواهر دقیقا
من اول هفته رفتم دکتر
دکتر گفت تا آخر هفته صبر کن تخم شوید بخور اگه سقط نشد بیا بستری شو آخه جنین قلب نداشت باید سقط کنم
اینو صد بار به مامانم گفتم
۵۰۰ شده یک ورق قرص و ویزیت دکتر بماند که هفته قبلش ۳ تومان پول سونو و کوفت و زهرمار شده
حالا مامانم هر روز زنگ میزنه
نرفتی دکتر میگم مامان اول هفته رفتم اینجوری گفته
باز فرداش مامان نرفتی دکتر باز همون جواب
امروز میگه خب چرا دوباره نمیری دکتر
دلم میخواست سرم رو بزنم به دیوار

دقیقا پسر من ۱شب میخابع تا فردا ۱ظهر
بعد ی روز پدرشوهر ومادر شوهرم از شهرستان اومدن میگفتن چرا انقد میزاری این بچه بخوابه.بچه باید ۷صب بیدار شده.باید بیدارش کنی.هرروز میگفتن.میکفتم نمیشه این تو این سن احتیاج دارن ب انقد خاب‌.مگه حرف حالیشون بود.بابای خودمم بالای ۵۰بار اومده خونمون سر ظهر ک پسرمو بیدار کنه.اصن ی وضعیه

یه جواب محکم بده دیگ زر زر نکنن

لابد هیچی بهشون نمیگی اینجوری رفتار میکنم

ایندفعه تو روشون بگو به شما ربطی نداره

نمیدونم با دخالت اینا فکر میکنن مهمن

سوال های مرتبط

مامان جوجه مامان جوجه ۱ سالگی
سلام شبتون بخیر خانوما
یه راهنمایی میخواستم ازتون من بچم تو خونه حوصلش سر میره میبرم یکی دو ساعتی خونه بازی بازی کنه دیگ میاییم تا شب سه چهار بار تو خونه بیقراری میکنه چون خانواده خودم تو محله ما بودن دورش شلوغ بود الان عادت نداره تو خونه تنها باشه میبرم کوچه مادر شوهرم میاد میگ بیایید داخل بیرون نباشید فلان میارم بچمو حیاط بازی کنه ب برگ درختا درست میزنه داد میزنه میگ نزار دست بزنه یه کمم پسرم شیطونی زیاد میکنه همش غر میزنه امروز بچم با آب بازی می‌کرد داد زد حیون رو نگاه کن چطوری بازی میکنه بلد نیست بازی کردن یا برمیگرده ب منو شوهرم میگ تربیت شما همینه بلد نیستین تربیت بدین این چند بار رو سکوت کردم ولی نمیتونم دیگ بخدا نمیدونم چی کار کنم از دستش من خانوادم دیگ تو این منطقه نیستن ک برم پیششون چی کار کنم اصلا نمیدونم ب شوهرم میگم ب مادرت بگو درست حرف بزنه با بچم توهین نکنه وگرنه دفعه بعدی دیگ سکوت نمیکنم برگشته میگ مادر بزرگشه ول کن پیره هوف