۷ پاسخ

مورد سوم بچه برای رسیدن به جایزش تلاش میکنه بیست ستاره جمع کنه اینجا درش تلاش و صبر نهادینه میشه باید صبر کنه ستاره ها کامل بشن متاسفانه ما خودمونم گاها ادمای صبوری نیستیم اینجا به بچه ها می آموزیم که باید صبر کرد تا به نتیجه کار رسید

مورد دوم اینکه هروقت بچه کار خیلی بدی کرد که ستاره کنده شد اون کار بد به عنوان کاری ک نباید انجام بده درش تثبیت میشه اینجا طعم شکست رو هم میجشه
خواهشا همیشه طعم پیروزی رو بهشون ندید بچه وارد جامعه میشه یجا شکست میخوره و چون همیشه از بچگی پیروز میدان بوده اینجا نا امید شده و بلکل کارو رها میکنه
حتی موقع بازی کردنم بزارید گاهی اون ببازه تا بفهمه قرار نیست همیشه همیشه پیروز هرکاری باشه

حالا بسته به سطح توانتون جایزه تعیین کنید که ارزون تر باشه یا ن و یا تعداد ستاره به عهده خودتون در هرحال خودتون بسته به توانتون تنظیمش کنید
اینم برچسب ستاره ها با قیمت خیلی پایین هست تو لوازم تحریری

تصویر

مورد اول اینکه هروقت بچه کار خوبی کرد که قابل ستاره دادن بود نه کارای معمولی عادت اونموقع بهش ستاره میدیم اینجا بچه اونکار خوب درش تثبیت شده و طعم پیروزی رو میچشه و ترغیب میشه برای گرفتن ستاره بیشتر

یادش بخییرابتدایی که بودم کلاس۵ معلممون ازاین جدولازده بوددیوارهرکی نمره بیشتری میاوردیه ستاره اضافه میشدبراش

به به کارت درست عزیزم
مرسی از تجربه عالیت
گل پسر ببوس

سلام ممنونم ازت

سوال های مرتبط

مامان داریوش مامان داریوش ۵ سالگی
مامانا تروخدا یه راه حل بهم بدید دیگه از دست پسرم دارم دیوونه میشم باور کنید اغراق نمیکنم اینقدر لذیت میکنه که روانی شدم هرجا میرییم همه از دستش فرارین ایتقرر که بی دلیل بقیه رو میزنه هرچی میگیرمش میگم پیشم بمون نمیتونه ینی یک کار فقط یک کارررر اگا بکید به حرفم گوش میده نمیده .
هرچی ازش میخوام میگه نه میگم پاشو میگه نه میگم بشین میگه نه .
اصلا هرچی میگم کار خودشو میکنه بخدا دارم دق میکمم از دستش 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
یکسره میره جای دختر داییش که سه سالشه صدای سگ درمیاره اون میترسه جیغ میکشه همش میگن بچتو جمع کن هرچی میگم پسرم نکن نمیفهمه
یا میره جای پسرداییش ۱۱ سالشه کخ میریزه اونم هلش میده بخدا از دستش دارم میمیرم.
همیشه خودشو مالک میدونه نه وسیله حودشو به کسی میده نه وسیله کسی که مال خودصه رو بهش میده میگه مال منه. 😭😭😭😭😭
اون روز چودر کیک گرفتم جعبص دستش بود گفتم مامان جام بازش نکن باز کرد گفتم پسرم برو بزارم رو اپن تا درست کنم دیدم اون بسته داخلشم باز کرد همرو ریخت رو فرش دیگه موندم چیکار کنم.