۸ پاسخ

بچه ها غیرقابل پیش بینین 😂. عذاب وجدان نداشته باش اون اصلا یادش نمی‌مونه 😉

بچه ها همیشه همینن

نگران نباش اما بشه تجربه همیشه یکم نگه دار من ی بار این اتفاق برام با کیک صبحانه افتاد گفت نمی‌خورم بعد من خوردم بعدا گریه ک چرا خوردی

لعنتیا هنه بچه ها همینن ماهم هر روز سر این موضوع دعوا داربم و داستان ....
میبینی من خودمم ب زور خوردم ک فقط تموم شه جمع کنم بعدا مبخوادش میخوام خودمو بکشم ک چرا خوردمش اخه

این داستان همیشگی همه ی مادرا و بچه هاس

وای😐😂
همشون همیننا🥴

وای خیلی بیشعورن منم‌میگم‌نمیخواید بعد که میخورم میگن کوش😹😹😹

من که جرات ندارم بخورم همیشه میذارم یه گوشه آشپزخونه بمونه

سوال های مرتبط

مامان S A M Y A R مامان S A M Y A R ۱۱ ماهگی
پرستارا هم ميگفتن واي چه بوره و…گذاشتنش زير اكسيژن و بردنش زود
دكترم گفت يه زور كوچيك بزن جفت بياد
بعد يه زور زدم جفت اومد
اينم بگم بعد از اينكه بچه اومد كاملل دردها رفع شد
و اصلا درد نداشتم ديگه
بعد از اونجا كه از همه شنيده بودم طبيعي فقط دردش همون موقعست و بعدش سرپا ميشي
جفت اومد به دكتر گفتم بلند شم؟😐🤣🤣
گفت كجا بلند شي ميخوام بخيه بزنم اونجا فهميدم كه برش زدن
بي حسي تزريق كرد و شروع كرد بخيه كردن ،فقط يكم ميسوخت


بعدش خيلي خجالت كشيدم كه يه مرد اينطوري نشسته بود روبروم بخاطر همين چكاپ هاي بعد از زايمانو روم نشد برم ديگه راستش
چنددقيقه بعد از بخيه مامانم و شوهرم اومدن و ازشون درباره بچه پرسيدم مامانم گفت خداروشكر دستگاه نخواسته ديگه انگار دنيارو بهم دادن🥺 خلاصه رفتم تو بخش مامانم پيشم موند
بعد پرستار اومد رحممو يكم فشار داد كه زياد درد نداشت اونم
نميدونم چقدر بعدش بچمو اوردن گفتن شير بده
دادن بغلم ديدم اصلا نميتونم بغلش كنم دستام واقعا جون نداشت گز گر ميكرد
ا ز سينه ام شير نميومد يه خانم اومد سينمو فشار داد كه اون خيلي درد داشت منم اصلا جون نداشتم گفتم توروخدا نكن
گفت بچت گشنه ميمونه
يه ساعت بعد دوباره اومدن فشار دادن ولي نيومد ديگه گفت يه شيرخشك بگيربد
اونجا با سرنگ به بچم شير دادن
سه روز بعد شيرم اومد
شديدا ضعف داشتم بعداز سه روز به بچم ده دقيقه شير دادم پس افتادم انقدر حالم بد شد نيم ساعت افتادم همين باعث شد نتونم به بچم شير بزم و ناراحت ترينم بابتش 🥺 فقط چندبار دوشيدم دادم
بعدشم اين ديگه سينه رو نگرفت
خودمو خيلي سرزنش ميكنم بابتش و عذاب وجدان دارم خدا منو ببخشه😢