۴ پاسخ

پسر منم از سگ میترسه متاسفانه چون منو دیده که میترسم🤦‍♂️بااینکه ازم میپرسه میترسی؟ میگم نه دوست ندارم بیاد پیشم فقط ولی دیگه چون بیشتر دوتایی میریم بیرون دیده میترسم تا میبینم میگم دربه در

پسر منم خیلی لجبازی میکنه، اتفاقا منم امشب کلافه شدم گفتم شاید یه جای کار من ایراد داره، سر یه چیز مسخره جیغغغغ دااااد گریه !! دست میندازه پا میندازه
شوهرم میگه تو لوسش کردی!
میگم بابا تک فرزنده بخای نخای توجه روش زیاده ولی این حجم از لجبازی قابل تحمل نیست😔
من بخاطر همین قضیه زیاد بیرون نمی‌رم یا با کسی رفت و آمد نمیکنم

کسی نترسوندتش؟

سلام عزیزم پسر منم همش شبکه پویا از صبح تا شب ک ۱۰ قطع میشه میبینه اگر باباش فوتبال ببینه میره سر وقت گوشی مگر اینکه باهاش بازی کنم بیخیال اینا بشه خاهرجان سرگرمی ندارن دیگ چیکار کنیم پسرم با اینکه مهد میره همین ک میخام بیارمش خونه میگ مامان امروز نمیخابما برنامه کودک میبینم برنامشو میچینه از قبل فقط حتما واسه ترسش اینو مشاور ببر

سوال های مرتبط

مامان حسین کیان مامان حسین کیان ۵ سالگی
سلام مامانای مهربون عصرتون بخیر خوبین حسین جانم ۶ سالشه دیروز که باپدرش رفته بود بیرون یه جا سوییچی خریده بود بعد امروز رفت توی بالکن دید بچه ها توی کوچه ان بازی میکنن گفت منم برم گفتم برو رفت گفت جا سویچیمم میبرم به دوستام نشون بدم گفتم ببر بعد که رفت منم از بالا داشتم نگاش میکردم دیدم جا سویجی دست پسر همسایه مون هست حالا نمیدونم خود پسرم داده یا پسره گرفتم بعد دیدم چند بار هی پسرم رفت نزدیکش که ازش بگیره پسر نداد هی برگشت عقب دوباره پسر اون وسیله ارزش نداره دوست دارم پسرم یاد بگیره بلد باشه وقتی وسیله ای رو که مال خودش به کسی داد دوباره بتونه بگیره و اینکه توی دوست یابی خیلی ضعیفه من سعی میکنم روزی دوساعت باهاش بازی کنم همسرم که اصلا باهاش بازی نمیکنه منم انتطاری ازش ندارم چون ۵صبح میره تا ۵ غروب فقط بلد بگه بیا بشین کارتون ببین یا گوشیشو بده دستش منم باهاش بازی می‌کنم واقعا سخته چون پسر کوچیکم هم سن اضطراب جداییشه همش گریه میکنه منم همش بغل میکنم که با پسر بزرگم بازی کنم و حسین اصلا با خودش بازی نمیکنه و خیل عصبیه زود قهر میکنه میگم حالا بازی ما تموم شد خودت بازی کن گریه میکنه و بشدت بد غذاست و انگار بترسه خجالت بکشه خیلی آروم حرف میزنه کسی نمیشنوه و بردمش باشگاه توی زمستون هوا سرد دو ماه بردم راهم هم دور بود پسر کوچیکم رو بغل میکردم می‌بردم اصلا تلاش نمی‌کرد هیچی یاد نگرفت
مامان کارن و کوشان 😍 مامان کارن و کوشان 😍 ۵ سالگی