گفتم تستم مثبته
گفت میدونستم دیگه !
کار خودمه 😐
گفتم خب
گفت هیچی بگیر بخواب
همین 😂
ولی خیلی کمک میکنه تو کارام
خنثی😁
من ظهر تست زدم مثبت شد ..با چند روز تاخیر ..از سرکار ک اومد ..گفتم چشماتو ببند میخام ببرمت نتیجه کاری ک کردی ببینی..گفت حتما تست زدی مثبت شده ..خندید ..گفتم حالا چشمات میبستی دیگه..گفت میدونستم باردار میشی
خیلی کمکم میکنه نباشه کلا کارام میمونه🫠✨
و اینکه چون iui بودیم خودش زودتر از من عجله داشت برای فهمیدن نتیجه
۳ تا بیبی خریده بود
آخرشم روز ده iui که شد مجبورم کرد تست بزنم و درکمال ناباوری مثبت شد🤣
مث وقتی که تیم موردعلاقش گل میزنه خوشحالی کرد😂🫠🩷
واکنشی نشون نداد چون من بی بی هام منفی بودن اما با قاطعیت میگفت تو بارداری ببین من کی گفتم ک بتا دادم دیدم بودمم بهش گفتم بتا مثبته فقط گفت مبارک من ک بهت گفتم😂😂
چون پنج ماه بود منتظر بودیم باورش نمیشد همش میگفتدروغ نگو با ذوق.همون لحظه هم سریع منو برد خونه مامانشینا ک خبر بده خیلی ذوق داشت.بعدشم دیگه تا میام سر چیزی اعصبی بشم ساکت میشه مث قبل جواب پس نمیده کوتا میاد سریع😁
من تستم بیشتر ب منفی خورد رفتم بتا مثبت بود گف میدونستم وخوشحال شد
همسرم یه سال بود بچه میخواست اجازه نمیدادم تا اینکه ناخواسته باردار شدم 😂 روز سالگرد ازدواجمون بود تو باکس بهش گفتم هی میگفت تورو خدا دروغ میگی؟ دروغه؟ چالشه؟ 😂😂😂باور نمیکرد قسم خوردم آخر بعد هی میخندید و گفت بلند شو بریم سونو
ساعت ۶صبح بیدارشدم تست بزنم دیدم اونم بیداره باهام دگ جوابوباهم دیدیم
خیلی کمکم میکنه ازوقتی که فهمیدم نمیزاره کاری کنم همه کاراوخودش انجام میده فقط بعضی موقع حرصم میده باکاراش 😅
هنوز باورش نمیشه بعد سه سال داره بابا میشه 🥲 همه کارا خونه پا خودشه غذام مادرش من چون خیلی حالت تهوع دارم نمیزاره کاری کنم چون شش کیلوهم کم کردم میترسه
شوهرم هنوز باورش نشده باردارم😬😂 میگه سربه سرم نزار با شوخی. چیکارکنم تا باورکنه🤔
خنثی .
خدایی توی کارا هم خیلی کمک میکنه
من ۴ماه تمام کمر درد شدید داشتم تقریبا استراحت مطلق بودم
یک ماه و نیمش ویار شدید داشتم اصلا غذا درست نمی کردم
من شوهرم تو شرایط خوب یه واکنش مزخرفی نشون میده که حال آدم بد میشه همیشه ،زمان میبره تا لود شه بفهمه چی به سرش اومده من الان چهار ماهمه هنوز میگه من باور نمیکنم 😂😂
من خوشحال شد و بغلم کرد
ولی خیلی ک بخواد جیغ بزنه و این چیزا نبود
اولش زیاد هم احساسی نداشت هرچی میرم جلو تر حسش و ذوقش داره بیشتر میشه
اول ذوق کرد الان مرتب حواسش هست
الانم جفتم پایینه نمیزاره دست به هیچی بزنم
منو همسرم شدیا داشتیم جنگ میکردیم واقعا داغون بودم وسط دعوا آوردم گفتم بیا اینم بچه
هنگ کرد اما متأسفانه انقد اون ماه فشار عصبی روم بود سقط شد دور جون شماها باشه
با اصرار شوهرم تست زدم مثبت شد بدو بدو داد زدم مثبته شوهرمم منو بغل کرد خیلی ذوق کرده بود باورش نمیشد اما دودقیقه بعد گفت رو اون تست جیش کردی؟بعد مالیدی به من؟🤣🤣🤣
بعدشم دوتایی نماز شکر خوندیم
شوهرم خدارو شکر خیلی مهربونه اصلا نمیزاره من کار کنم البته بعضی وقتا حرصمو درمیاره🙄😁🤣
صبح داشت صبحونه کیخورد بره سرکار منم رفتم وضو بگیرم نماز بخونم بعد گفتم ی تست بزنم ک درجا مثبت شد اومدم گفتم خیلی خوشحال شد و بغلم کرد
قبلش که میگفت بذا باردار شی خودم کمکت میکنم از همه لحاظ ساپورتت میکنم مثبت شد خوشحال شد ولی دریغ از یه دونه کمک تو کارا خونه، تا غر نزنم انجام نمیده 🫤
پنج صبح بی بی چک زدم 😂 بعد رفتم بیدارش کردم گفتم مثبتها 😂 بعد گفت با خنده إ 😂😂😂
حرصم در میاد همراهیش اینه🤣😂
البته برای لحظه اول که گفتم باردارم چون بعد ۵سال همه دکترا میگفتن کاشت اول فقط نگاه میکرد اون روز خونمون بود مادرم بعد فقط لبخند میزد
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.