امشب واسه چند ثانیه بچه م نفسش رفت سیاااه و کبود شد قلبم داشت وایمیساد مغزم درد گرفت نفسم بند اومد بعدش چقد گریه کردم 😔یه مادر واقعا نفسش به نفس بچه ش وصله اگه بچه م چیزیش میشد هیچ وقت خودمو نمیبخشیدم

(امروز بچه م از صبح تا شب هربار شیرمیخورد آروغ میزد چند دقیقه بعد بالا می‌آورد همه رو تا آخرین بار بعد مامانم گفت بسه دیگه بهش شیر نده تا معدش آروم شه بیا قنداق بده بچه مم داشت گریه میکرد گرسنه ش بود شیر میخواس من از مدل گریه ش میفهمم که گرسنشه بعد این مدرسه که یکم دیر بهش بدم زمین و زمان و به هم می‌ریزه از گریه .خلاصه مامانم نذاشت بهش بدم باهمون گریه داشت بهش قنداق میداد بچه م مزه مزه کرد دید شیر نیس گریه ش بیشتر شد با جیغ و حرص تااا یدفه نفسش بند اومد سیاااه سیاه شد انقد به پشت کمرش زد تا نفسش باز شد بمیرم براش😞 خیلی صحنه‌ی بدی بود خیلی )
دیگه ازاین به بعد به حرف هیچ کس گوش نمیدم فقط منتظرم برم خونه خودم هر جور دلم میخواد بچه مو بزرگ کنم

الهی فدا من ب بچم قطره دادم یهوپریدتوگلوش نفسش یکم دیربالااومدمن ینی سکتع کردم قلبم ایست کردتاچندلحظه حس کردم خودم مردم خداهیچ وقت همچین صحنه هایی روبرای ی مادرنیاره

عزیزم حق داری،بچه ی منم امشب از صدای عطسه ی باباش یهو ترسید گریه کرد،قلبم اومد تو دهنم،حتی آروم شده بود ولی دلم نمیومد بزارمش سرجاش،واقعا تازه دارم میفهمم مادر بودن چقدر سخته

منم یبار قطره دادم از دماغ و دهن بچم‌اورد بالا نفسش رفت مردم و زنده شدم درکت میکنم خیلی لحظه ی سخت و بدیه 🥺خدا برای هیچکس نیاره

من نیشگون میگیرم. منم یه بار بچم بغل باباش بود اروم بود یهو دیدم بدنش شل و ول شد سرش افتاد رو سینش من زودتراز اون غش کردم بیچاره شوهرم چشاش سرخ شد از ترس نمیدونس منو جمع کنه یا بچرو. الکی گفت خوابه ببین خوابه. منم دستان اینقد میلرزید مثل ادمای سکته ای صدام رفت و برگشت. اخرم نیشکون گرفتم گریه کرد ولی سیاه و کبود نشد

عزیزممم خداشکر بخیرگزشته منم بچم یبارشیرپرید توگلوش اینجورشد نردمو زنده شدم اینحور وقتا فوت کن توصورتش بالای بینیش به سمت بالا ماساژ بده ینی وسط ابروسو ب سمت بالا ماساژبده پشنش چندتاضربه بزن

وااای آرشم امروز برای اولین بار داشت گریه میکرد آب پرید تو گلوش نفسش رفت من داشتم میمردم

قشنگ میفهمم چی میگی☹️منم از ده روزگی تنهاشدم وقتایی که بچه خوابه خوبه ولی وقتی بی قراری میکنه تنهایی ادم از پا میفته،از بقیه هم که کمک میخای هرکی یه ساز میزنه☹️😑

قنداق میدین به بچه ؟ ینی چی

وای منم دیروز دخترم اینجوری شد شیر از دماغش اومد نتونس نفس بکشه سیاه سیاه شد چشاش سفید شد مردم و زنده شدم زدم پشتش به شکم خوابوندم تا نفسش اومد یساعت گریه کرد بچم خسته شد خوابید یعنی داشتم سکته میکردم

بهش قنداق میدادن؟! یعنی چی؟
عزیزم خداراشکر که رفع شد.ولی مامانتم مطمئنا نمیخوان بچه ات چیزیش بشه که.

۲۸ روزه زایمان کردی میتونی بری خونه خودت گلم

الهی ....بازم خداروشکر که بخیر گزشته

شاید کم‌خونی داره که نفسش موقعه گریه میره

بازم خداروشکر ک ب خیر گذشت

اخه کی گفته ب بچه ۲۸ روزه قنداق و .... بدید

بچه منم چندبار اینجوری شده خیلی ترسیدم