۶ پاسخ

به امیدخداسالم و سلامت بدنیا میاد فکرتو درگیر نکن .این طرز فکر قدیمیاست چون بهداشت نبود ازهر پنج تا بچه یکیش به دنیا میومد

تو هم جوابشو بده و بگو توکل به خدا خدا رو شکر تمام سونوهام و آزمایشم خوب بوده من توکلم به خداست و بهش امید دارم

مادر شوهر من هر ماه زنگ میزد میگفت الآن اوتیسم زیاد شده مواظب باش انگار دست ماست منم رفتم مطالعه کردم دلایلشو‌خوندم بعد یه بار که گفت جوابشو‌دادم گفتم‌خداروشکر من دلیلی نمیبینم که نگران باشم کلأ دوست دارن انرژی منفی بدن اعصابتو خورد کنن خدا به هر کی دلش سیاهه اندازه دلش بده

وای چجوری دلش میاد اینجوری حرف میزنه انگار خدایی نکرده مشکلی پیش بیاد فقط تویی ک در گیر میشی حتی حال پسرشو در نظر نمیگیره حالا ن ب عنوان مادر شوهر کاش ب عنوان ی مادر متوجه حرف زدنش بود 😔

بگو زبونتون گاز بگیرید ان شالله که سالمه
منم یبار مامانم گفت اگر قلبش تشکیل نشد فلان من گفتم مامان وا چه حرف زشتیه میزنید خ ناراحت شدم چرا ادم باید حرف منفی بزنه

شاید منظوری نداره از سر سادگی میگه ولی یبار جوابشو بده بفهمه ناراحت میشی

سوال های مرتبط

مامان نفسم مامان نفسم ۴ سالگی
پنج تا جاری دارم، چندسال پیش که باردار بودم چهارتاشون حتی یک بارم در مورد جنسیت بچه چیزی نپرسیدن مادرشوهرمم میگفت بچه سالم باشه جنسیت مهم نیست، فقط یکی از جاری هام که خودش دوتا دختر داره خیلی پیگیر بود یادمه هشت هفته بودم رفتم سونوی قلب بهم گفت جنسیتشو بهت نگفت؟ آخه کدوم سونو تو هشت هفتگی جنسیت بچه رو تشخیص میده بعد سونو انتی رفتم همون موقع پسر عموی جاریم فوت شده بود درگیر مراسمش و عزادار بودن، تو اون موقعیت هم یادش بود پیام داد جنسیت مشخص شد گفتم آره دختره بعد از اون دیگه پیام دادنش کم شد انگار خیالش راحت شده باشه که پسر نیست
الانم باردارم به کسی نگفته بودیم تا چند روز پیش که سونو انومالی دادم به مادرشوهرم گفتیم و بقیه هم فهمیدن، چند دقیقه بعد همین جاریم پیام داد دخترم پیگیره میگه بپرس جنسیت چیه😑 گفتم دختره دیگه پیام نداد همین جاریم منو حساس کرده میگم کاش پسر بود، هرچی میخوام بهش فکر نکنم نمیشه، یادم میاد ناراحت میشم، چیکار کنم از ذهنم بره😓
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۴ سالگی
سلام مامانا
امروز به احتمال زیاد منتقلمون می کنند بخش ولی فعلا گفتن تخت خالی نداره بخش ها پره باید منتططر بمونیم کی خالی میشه
حال عمومی ماهلین نسبتا خوبه گفتن احتمالا تا یک هفته ی دیگه هم تو بخش می مونه تا مطمین بشیم عفونت ها کاملا تموم شده
فقط خیلی ضعف می کنه بچه تند تند گشنه میشه راستی دکترشم گفت همین غذا خوردن یه نشونه ی بهبودیشه صبحانه ساعت ۷ و نیم خورد ساعت ۱۰ و نیم گفت غذا می خوام هرچی براش آوردم گفت نه فقط غذا رفتم دمه آشپزخونه گفتم سوپ دارید گفتن نه باید صبر کنی تا آماده بشه بلد گفتم خدایا چی کار کنم دویدم سوپری ساندویچ مرغ و گردو گرفتم ولی نخورد باز گفت ِذا می خوام احتمالا برنج می خواست هیچی دیگه بعدش ساکت شد گرفت خوابید😥ساعت ۱ ناهارمیارن براش پرستار گفت تا می تونید غذاهای پروتوئینی بدون ادویه باش بدید گوشت تو شبشه دیگه به مادرشوهرم گفتم براش درست کنه گفت الان دیره کباب براش درست می کنم شب شوهرم براش میاره حالا گفتم تا اینجاییم روزی یه وعده غذای خونگی بخوره به نظرتون چیا دیگه خوبه براش پیشنهاد بدید
فقط گفتن سرخ کردنی و ادویه دار نباشه