سلام دخترا میشه لطفا راهنمایی کنید میخوام شاهان و از شیر بگیرم اما نمیدونم از کجا شروع کنم چون آخر شبا و صبا خیلی مطالبه میکنه و تو روز هم دو سه بار میخوره چند روزه میگه شیییر میگم نیست یه قیامتی بپا میکنه بدو بدو براش درست میکنم 😢 چطوری از شیر بگیرمش

ازشیرخشک میخای بگیری مامان شاهان؟

پسر من میگفت شیر گفتم تموم شده قوطی شیر خشک نشونش دادم که دیگه نداره
شیشه شیر هم که دیگه جلو دیدش نبود تا یادش بیاد .
وقتی هم گریه میکرد خوراکی های دیگه دادم
شب اول نمیخوابید که گریه کرد و بهونه گرفت بعد هم خواب رفت روز بعد هم باز یادش کرد تو خواب اب دادم دیگه یادش رفت
الان بهونه نمیگیره ولی یادش میکنه .مخصوصا وقتی گرسنشه خیلی حرف نمیزنه گشنش که میشه میگه شیر میدونم غذا میخواد بهش میدم دو هفته هست که از شیر گرفتمش

به نظرم سر شیشه رو طولی برش بزن که وقتی میخواد میک بزنه نتونه بعد هم هر کار کرد دیگه سر شیششو عوض نکن و بگو نداریم عوض کنیم باید همینجوری بخوری بعد هم هر بار که شیر درست میکنی شیر خشکش رو کمتر از اب بریز هر دفعه مقدار شیر خشکش رو کم کن تا وقتی که دیگه مزه نده دهنش واینکه به جز همون شیر خشک دیگه هیچی توی شیشه بهش نده خودش کم کم وقتی ببینه دیگه نه بهش مزه میده شیشش هم خراب شده ول میکنه

والا بلد نیستم چجوری از شیشه باید بگیری.
بنفر می‌گفت شیرشو رقیق درست کن و یه وعده کم کن،چهار روز ادامه بده، دوباره رقیق کن یه وعده دیگه حذف کن چهار روز ادامه بده و ..... .

من به این روش گرفتم برات میزارم عزیزم انشاالله که نتیجه خوب بگیری مثل خودم
یه روز صب ک بیدارشدم بهش شیر دادم و دیگه تا شب ندادم بهش هی بهونه میکرد ولی من با چیزی مشعلولش میکردم بعدش نیت کردم سوره بروج رو بخونم و ثواب دوسال شیر دادنو هدیه کردم به حضرت رباب مادره حصرت علی اصغر قسمش دادم ب علی اصغرش ک کمکم کنه بچم راحت از شیر جداشه دوم سوره یاسین رو خوندم به دوتا سیب شیرین دادم خورد شب ک شد هی بهونه میکرد گریه میکرد انداختم رو پام اب بهش دادم بعلم راه میبردمش بهونه میکرد و دور سینم چسب سیاه زدم و بهش گفتم اووف شده هربار ک میمومد سمتش خلاصه روز دوم شد بهش روزا اب میوه موز میوه های دیگه هرچب
ی ک میخورمیدادم سیرش میکردم هربار میومد سمت من نشونش میدادم میگفتم اوف شده اونم هی میگف اووف و دست نمیزد دیگه فقط شبا یکم بهونه میکرد ک اب بهش میدادم میخابید از شب دوم دیگه رو پام هم ننداختم ک عادت کنه همینجور زو زمین مینداختم و یه کلیپ ببعی تو بازیگوشیو تو گیشم زیختم میزاشتم با صدای خون میخابید خدارو شکر روز بعدش کم تر بهانه کرد شب سوم کم ترو کمتر همینجور روزا باهاش بازی نیکردم خسته میشد سیرش میکردم با چیزایی ک گفتم خدارو شکر الحمدااله یه هفته ای از شیر جداشد خیلی ناباورانه این دوتا سوره کمکم کردن شماهم این روش وانتخاب کن جواب گرفتی فقط واسم دعا کن ببین ن تدریجی بگیر ن چیزه دیگه من خودم بچشم معجزه این دوتا کارو دیدم

من فعلا شیر خشک رو قطع کردم به جاش شیرمحلی با کمی شیره انگور میدم

من پسرمو خیلی راحت از شیر گرفتم اما خب فقط شیر خودمو میخورد با شیر خشک نمیدونم چجوری .
توی شیشه ش شیر پاستوریزه یا آبمیوه بریزی قبول نمیکنه ؟

اول شیشه قایم کن یا بدش خودش بندازه سطل آشغال بگو دیگه بزرگ شدی ببریش بیرون یا خوراکی که دوست داری بهش بده یا سر شیشه تند کن تلخ دیگه نخوره

یعنی منم می خوام بگیرم🤕🤕بیشتر از قبل وابسته شده