تجربه زایمان طبیعی
پارت ششم
بعد اینکه بخیه رو زد تموم شد بچه رو برام‌آوردن تماس پوست با پوست ...
یعنی بچه که بدنیا میاد اصلا دیگ دردی نداری هرچی درد بود یهو همه میرن و راحت میشی
دیگ ساعت شده بود ۱۱ شب بردنم تو بخش و تاساعت ۱۲ظهر دکتر اومد بالاسرم دید حالم خوبه و مشکلی ندارم ترخیص کرد ولی چون بچم قندش افتاد بستریش کردن و موندم بیمارستان بعد اونم زردیش رفت ۲۵ باز بیمارستان بودم تا ۷ روز نتونستم‌از بخیه هام مراقبت کنم کل بخیه هام باز شدن و ۱۰ روزه دوباره رفتم اتاق عمل دوباره بخیه کردن خیلی سخت بود و درد کشیدم
روزای سختی بود ولی گذشتن ...

بازم برگردی عقب میری طبیعی یا سزارین؟

تبریک‌میگم عزیزم، ان شاالله پسرت عاقبت به خیر بشه🤲🏻
تمام مراحلش سخته اما قابل تحمله به نظرم خدا به مادر یه توان خاصی میده که تحمل کنه. به غیر از اون قسمت که بخیه ها بشکافه و دوبارع بخوای بخیه بخوری. من انقدر استرس اینو دارم که خدا میدونه😭

تمام مراحل زایمانم مث خودت بود با این فرق ک من درد نداشتم بستری شدم از ۷ صبح تا آخر ساعت ۱۱ شب بدنیا اومد 😐واقعا سخت بود درد نداشته باشی و با آمپول فشار بهت درد بدن

بخیه های منم باز شدن دوباره بخیه کردن ولی دوباره باز شد بخیه های شما جوش خورده؟

چه زایمان خوبی داشتی اما بعدش اذیت شدی تا پنج سااانت هیچ دردی نداشتی دوستم ده ساعت درد کشیده بود شده بود یکونیم سانت .یعنی اگه اپیدورالم میگرفتی فکر کنم زایمانت عالی میشد دیگه

راستی یه سوال شما حین بارداری درد لگن و واژن و اینا داشتی؟

قشنگ توضیح دادی خیلی اذیت شدی واقعا ادم بعد زایمان میفهم چقد جان سخته

اووو س زایمان کردی ۶تا پارت😂