نگم از یک ماه اولی که حتی نمیتونستم بشینم و مراقبت از بچه م واقعا برام زجرآور شده بود...
گفتم زمان که بگذره همه چیز بهتر میشه، اما الان با گذشت دوماه و خورده ای از زایمانم، هنوز خاطرات زایمان با همه ی جزییات برام زنده ست و اصلا کمرنگ نشده... جای بخیه هام هنوز درد میکنه... هنوز خونریزی دارم و الان تصمیم گرفتم برم پیش تراپیست.
همه ی اینا رو گفتم که بگم حتی اگه میخواین طبیعی زایمان کنین، حتما قبلش همه چیزو هماهنگ کنین، از ماما همراه گرفته تا تماس پوستی و... یعنی یه چیز مکتوب داشته باشین که بعدا بتونین شکایت کنین...
حتما حتما به اپیدورال فکر کنین...
و اگر تصمیم دارین سزارین بشین، حتی اگه لازمه برین یه شهر دیگه سزاذین کنین ولی به زور تن به زایمان طبیعی ندین...
این توصیه ها براساس تجربه شخصی منه و ممکنه برای عده ای زایمان طبیعی خیلی خوب بوده و راضی بودن...
و در آخر روی صحبتم با کساییه که زایمان طبیعی کردن و مثل من هنوز حالشون خوب نشده حتی با نگاه کردن به جگرگوششون. میخوام بدونین شما تنها نیستین و احساساتتون مسخره نیست❤
در آخر امیدوارم کسایی که زایمان درپیش دارن، به بهترین شکل و در بهترین زمان براشون اتفاق بیفته...

عزیزم من طبیعی زایمان کردم .جا بخیه هام پلاسما کردم .از همون لحظه خوب شدم . انگار ن انگار زایمان کردم

منم مثل شما کلی درد کشیدم اما انقد برام سخت بود التماس میکردم به خدا که روند زایمان خوب پیش نره و سزارین بشم چون دردی که میکشیدم برام غیر قابل تحمل بود و در نهایت بعد سه روز دهانه رحمم باز نشد و سزارین شدم

عزیزم انشالله که حالت بهترمیشه ولی من خودم به شخصه سه تا بچهامو زایمان طبیعی بدنیااومدن والان ۴۵ روزه من زایمان کردم خیلی راضی بودم نسبت به دوتای قبلی چون ماماهمراه داشتم اصلا اذیت نشدم ازاینورتواتاق جدا حتی خواهرتاموقع زایمانم کنارم بود باشوهرموخانواده ام درتماس بودم اینا همه دلگرمی میشه برای کسی که میخواد زایمان کنه به نظر من کسی که زایمان طبیعی میخوادانجام بده حتما ماماهمراه بگیره درسته هزینه داره ولی باعث میشه خاطره بدی اززایمان طبیعی نداشته باشی .عزیزم حتما برو دکتر انشالله به آرامش میرسی چون توت‌ها نیستی به بچه ات فکرکن که چقدبهت نیازداره تویه مادرقوی هستی میتونی ازپسش برمیای مطمئن باش

میخواستم کلی حرف برات بنویسم اول ک گفته بودی طبیعی بچه باهوش تره طبیعی فلان بیسارع
من ماما همراه داشتم همچی تو اتاق خوب بود همسرم بود همه چیزی که میخواستم بود اما بچم نیومد ده ساعت کامل درد کشیدم آخرشم سزارین شدم از روز اولم بچمو خودم گرفتم یعنی همیشه فکر میکنم اگه ماما همراه سریع منو نمی‌برد سزارین چ اتفاقی برا خودم بچم می‌افتاد دوتاش سخته منم هنوز اون روز فراموش نکردم ولی بعضی هام هستن اصلا از زایمان طبیعی چیزی حالیشون نمیشه بعضیام کلی عذاب میکشن تو خیلی قوی بودی ک تونستی زایمان کنی طبیعی. چیزی ک خیلیا مثل من نتونستن با بزرگ تر شدن نینی همه اینا فراموش میشه بنظرم بنویس درداتو تو یه دفتری منم خیلی اذیت شدم بعد از ده روز دیدم نمیشه یه دفتر گرفتم شروع کردم از دخترم نوشتن از روز زایمانم الان حالم بهتره خودمو کلا با بچه سر گرم کردم براش آهنگ می‌زارم باهاش می‌رقصم. خونه رو تمیز میکنم همش خودمو سرگرم میکنم ک فکرا منفی نیان تو ذهنم انشالله توام زودی خوب میشی از بزرگ شدن نینی لذت میبری🥹❤️

عزیزم چقدر سخت بوده برات. خب سزارین میشدی انقدر عذاب نمیکشیدی. خدا لعنتشون کنه.

عزیزم. انشالله هرچ زودتر هم حال دلت خوب شه هم حال جسمیت

من ۱۲ ساعت درد کشیدم آخرم سزارین شدم ولی واس همون ۱۲ ساعت هیچ وقت خودمو نمیبخشم چون دردش بینهایت بد بوود
وقتی روز ۷ ام رفتم همون بیمارستان و زایشگاه واس کارای دخترم غش کردم با مرور چیزایی ک سرم اومد تا چند شب کابوس میدیدم
شما ک دیگ خیلی بدتر بودی امیدارم بتونی راحت تر با این موضوع کنار بیایی

عزیزم برو دکتر جا بخیه هات پلاسما کن .تو اینترنت بزن پلاسما تراپی