امشب با یکی بحثم شد حالم خیلی بد بود بغض داشت خفم میکرد هرآن میخواستم بزنم زیر گریه این وسط محمد امین هم نمیخوابید تقریبا نیم ساعت بود سینم دهنش بود ولی تا میخوابید سریع بیدار میشد
اعصابم خورد شد گفتم اه بخواب دیگ بچم انگاری فهمید گریه کرد بغلش کردم و کلی بوسش کرد تو بغلم خوابید منتها از وقتی خوابیده دارم عین ابر بهار گریع میکنم عذاب وجدان دارم ک سرش داد زدم
چیکار کنم آروم شم

وقتایی ک استرس داری عصبی هستی یا ترسیدی بهش شیر نده شیرتو ی مقدار بدوش بریز دور بعد بهش بده همون موقع ک بدی بچه بدخلق میشه و احساساتت بهش منتقل میشه

عزیزم چیز خاصی نیس یبار پیش اومده مواظب باش دیگ انجام ندی

عیب نداره یوقتایی پیش میاد دیگ مااعصاب نداریم

عزیزم تو هم مادری خسته میشی
پیش میاد خودتو سرزنش نکن
ولی من امتحان کردم وقتای دلم گرفته بچم بغل میکنم بش میگم مامانی تو زبون منو میدونی پیش خدا برام دعا کن🥲

عزیزم درکت میکنم
منم بخاطر مشکلاتی ک دارم گاهی سر جیران داد میزنم طفلی بچمم یکم گریه میکنه بعد میخابه
بعدش عذاب وجدان میگیرم و کلی گریه میکنم
من فقد تنها کاری ک میتونم بکنم اینه گریه کنم
این طفلیا ک گناهی ندارن ما زورمون ب چیزی نمیرسه سرشون داد میزنیم
الهی بمیرم وختی سر جیران داد میزنم اولش گریه میکنه ولی بعدش با بغض میخابه بچم
انقد تو خاب بوسش میکنم میگم ببخشید مامان سرت داد زدم ک یکم اروم شم
توام اینکارو کن اروم میشی عزیزم

اشکال نداره پیش میاد عزیزم عصابت خراب بوده دیه صلوات بفرست اب بخور سرت رو با چیزی گرم کن یادت بره بحثت و کنار محمد امین جان دراز بکش یه کم بوسش کن نازش کن اروم بشی😊

واسه هممون اتفاق افتاده
نگران نباش همینک تو بغلت خوابید ارامش گرفته

عزیزم همه ما یه وقتایی اعصابمون خورد میشه یا ناراحتیم یه کارایی میکنیم پشیمون میشیم بعدش خودتو سرزنش نکن

پیش میاد