۶ پاسخ

من وسایلی ک دوست داره میزارم بالای کمددیواری میگم تادیگه ببینم کارای بدت روتکرارنمیکنی اجازه میدم بازی کنی.بازی های گوشی روهم حذف میکنم.

می‌دونی نمیشه برای همه یک نسخه پیچید متوجهم اذیت میشی ولی به نظرم رفتار خودت و همسرت رو بررسی کن از بچه انتظار درک کردن نداشته باش شما هر وقت خواستی بکن نکن بگی جمله ت رو عوض کن از اول بجای اینکه بگی دست نزن مثلا بگو میای باهم توپ بازی کنیم
بچه کارش آزمون و خطاست حالا حالاها باید اشتباه کنه

من جریمه میکنم ولی کار خرابی نداره فقط زود عصبی میشه موندم برا عصبی بودنش چه کنم

دختر منم همینه گستاخ یه حرفای به من و باباش میزنه توش میمونم همه راه امتحان کردم تنبیه تشویق فقط برا دو روز خوبه

بچه ان فقط محرومش کن هردفعه یه وسیله اصلا هم دعوا نکن بگو گفتم هردفعه یدونه رو ازت میگیرماون میخاد حرصت بده پس جیغ و داد کنسل کن با اینکارش میخاد ازت توجه بگیرع

باید باباش ازاول جلوش وایمیستاد
پسر من الان یه کار اشتباه کنه باباش یع چشم غره بره سریع جمع میکنه خودشو
ومیدونه که دیگه اینکارو نباید انجام بده

سوال های مرتبط

مامان رایان مامان رایان ۵ سالگی
مادرا لطف کنین بیاین کمکم یه راه حلی بدین بشدت خسته و داغون وکلافم
پسرم ده روز دیگه چهارسالش تمام میشه بشدت تندخو و عصبیه من کلا رفتوامدمو بخاطر همین قضیه قط کردم الان پنج ماهه نه کسی امده نه جایی رفتم خانواده شوهرم بشدت صدابلندن و پرسرصدان پسرمنم معمولا با هیچ بچه ای سازگارنیس بجز خواهرشوهرم ک چندین باره اومده و میاد بااینکه میبینه من نمیرم خونش بازم میاد بچشم کوچیکه جیق جیقو خودشم بدتر یعنی اینا میان پسرمن روانی میشه منم ازکارای پسرم عصبی میشم منی ک بشدت آرومم حرکاتا و کارای پسرمو میبنم وحشی میشم یعنی یکارایی میکنه ک ادم عاقل ب کل تیمارستانی میشه اصن ی وضع داغونی هس مثلا دیشب اینا اومدن ازهمون دیشب عصبیه تاالان کلافس جیق میزنه اک بهش نه بگم مدام بچه رو دیشب هل میدا وسایلاشو بهش نمیداد ازش میگرف بااینکه مدام بهش تذکرمیدادم بی فایده بود مادرشم میدید یدفعه عصبی شد باپسرم دعواکرد البته حق داشت بچشه بالاخره ولی منم مدام درگیربودم باپسرم ولی بااین حال ک میبینه انقد جو متشنج میشه بااومدنش درتعجبم چرامیاد پسرمم هی میگف مامان چرانمیرن نمیخام بیان خونمون و من ازاول تااخر مدام درحال تذکر دادن واقعا حالم بده کلا روابط عمومیمو ازدست دادم بخاطرپسرم توخونه اذیت میکنه ولی قابل کنترله اما امان ک یکی بیاد یا جایی برم انقد حالمو بدمیکنه ک تا سکته پیش میرم سرهمین موضوعم باشوهرم بشدت اختلاف پیداکردیم و مدام درحال دلخوری و ناراحتیم اون دوس داره همش باخواهربرادراش رفتوامدکنه منم بخاطر شرایط پسرم نه میارم و دلیلشم میگم قبول نمیکنه موندم بخدا سردردام وقتی جایی میرم یاکسی میاد تاچندروز ادامه دارن کسی تو شرایط من هس؟یا بوده؟؟ادامه کامنت میزارم
مامان شاهزاده محمد مامان شاهزاده محمد ۵ سالگی
سلام خانما خوبین
لطفاااا هر کی تجربه داره بیاین بگین
تو رو خدا

پسرم ۵ سالشه
چندتا دندون خراب داره
ی هفته بدجور درد داره
دوار دارو داد تا امشب پانسمان کرد ،،هنوز چنتا خراب داره
خیلییییییی می‌ترسه و گریه و بی قراری میکنه
ب زور بردیم چون اونجا محیطش خوب بود ،دفه اول برا معاینه این دفه هم ک کار انجام داد واسش

اما برا بقیه دندوناش میدونم همکاری نمیکنه،،
گفت یا بیهوشی انجام بدین
یا ببرین پیش ی دکتر دیگه ک‌معرفی کرد،گفت اون دستیاراش بیشتر


اما امشب تایمش کم بود،گفت عصب کشی و پر کردن طولانی هست بقبه ش،،باید حداقل نیم ساعت دهنش باز باشه

موندم بی هوشی انجام بدیم
یا همین جوری ببریم کم کم انجام بدیم
اینقدر اونجا جییییغ زد ک خدا میدونه
از گریه دیگه تو راه،خارش برد
بچه ای ک ب این راحتی نمیخاااابه،،
از اونموقع رسیدیم یک ریزززز گررررریههههه

واقعا نمیدونم چ کنم
هزینه بیهوشی ب کنار از عوارضش میترسم یا اینکه بعدش چون حای بخیه داره بترسه اینقدر گریه کنه اونا باز بشه

قبلا باوم ی مامانی اینجا گفت بعد عمل بیهوشی بچه ش خیلی گریه بی قراری ک باز شد جاشون و دوباره کلی اذیت شده بچه

راهنمای کنین لطفا