از صبح ایلیا رو گذاشتم خونه مامانم و رفتم جواب آزمایش پسر بزرگمو بگیرم..تا رسیدم خونه مامانم..خواهرم که بچش پنج روز پیش تب شدید داشت و دکتر گفته بود احتمالا کروناست اومد اونجا..
منم تا دیدم از در اومد داخل سریع وسایلمو جمع کردم اومدم خونمون..حالا بهم میگفت نترس نمیگیره بچت..سارا خوب شده دیگه..ولی دخترش سرفه میکرد..
میگفت هرچی حساس تر باشی بدتره..
منم گفتم ابجی ناراحت نشی بخدا ایلیا هنوز سرما خوردگیش خوب نشده..دوازجونش اگه تب کنه من بدبخت میشم..
فکرکنم خیلی ناراحت شد🥹🥹

عیب ندارع بچت مریض سه اون قرار نیس اذیت شه

عیب نداره بهتر از اینکه بچه مریض شه

خوب کردی عزیزم
سلامتی بچه ات از همه چیز مهم تر
ناراحت بشه اگر درک کنه نباید ناراحت بشه اصلا نباید میومد

اشکال نداره تو یه مادری باید بفکر بچه هات باشی بعدا از دلش در بیار

من الان ۱۰ روزه مامانم اینا درگیرند گفتم نمیام هرروز تصویری زنگ میزنن یارا ببینن به نظر من کار درستی کردی من یه سرماخوردگی خفیفی از پسر برادرشوهر یارا خورد چنان آشوبی کردم گفتم بذار همه ناراحت بشن بچه من ۳ شبانه روز نمیتونست بخوابه اللن دیگه هرکی میخواد بیاد خونمون یا من پیرم جایی حتی بچه اش یه دونه سرفه کنه به من میگه یا من نمیرم یا اونا نمیان مادر داغون میشه والا

بگو من یه مادرم و فقط وظیفه مادریم و انجام میدم
بچه ی من به چیزیش بشه شما که به پشمتون هم نیست این منم ک بدبخت میشم

اصلا مهم نباشه مادر موقع مریضی بچه خیلی ضربه میخوره من دختر ۲ماهم کرونا گرفت و اب شد خیلی اذیت شد خود من توی ی هفته دورش ۳کیلو وزن کم کردم بچه اولمه و بی تجربه چندشب نخوابیدم بچم نمیتونست درست نفس بکشه ومیخواستن بستریش کنن خدا کمکم کرد و الان مامانم مریض گفتم تا خوب نشدی نمیام دیدنت ناراحتی هم نداره

کار خوبی کردی خودش اگه درک و منطف داشت نمیومد اصلا چه برسه که ناراحت بشه...

شاید اینبار ناراحت بشه اما دغعات بعد رعایت میکنه

من گه مجبورمیکنم ماسک بزنن طفلکیا🤣